تفاوت وایرفریم، پروتوتایپ، موکاپ در چیست؟

بیشتر افراد بر این باورند که پروتوتایپ( نمونه اولیه)، وایرفریم و موکاپ سه موضوع یکسان هستند و اغلب تلاش می کنند این سه واژه را به جای یکدیگر به کار ببرند. مشکلی که در این دیدگاه ساده شده وجود دارد این است که آنها هرگز  نمی توانند انتظار درستی از کار طراح تجربه کاربری داشته باشند و اغلب سردرگم می شوند. اشتباه گرفتن وایرفریم با نمونه اولیه  همانند این است که فرض کنید یک طرح معماری و خانه دو موضوع یکسان هستند.

همانطور که می دانید یک طرح معماری به عنوان طرح و برنامه ساختمان مورد استفاده قرار می گیرد و نحوه ساخت آن را مشخص می کند. این در حالیست که خانه، ساختمان آماده شده ای است که فرد می تواند در آن سکونت کند. همین مورد را می توان در مورد وایرفریم، پروتوتایپ و موکاپ به کار برد. این سه مورد با هم متفاوت اند و می توانند موارد متفاوتی را منتقل کنند.

از این سه مورد برای مقاصد مختلف استفاده می شود.  به خاطر داشته باشید که این سه مورد وجه تشابهی نیز با هم دارند.  تمامی این اسناد شکلی از نمایش  محصول نهایی هستند.  این سه موضوع در طراحی از اهمیت ویژه ای برخوردارند.  خوب حالا اجازه دهید وایر فریم، موکاپ و پروتوتایپ را با دقت بررسی کنیم و موقعیت های مختلفی که این سه مورد استفاده می شود را با هم مرور نماییم.

بخش اول مقاله را میتوانید با عنوان وایرفریم چیست و چه زمانی باید از آن استفاده کرد؟ در شرکت تبلیغاتی ما مطالعه نمایید.

پروتوتایپ یا همان نمونه اولیه چیست؟

پروتوتایپ که معمولا با وایر فریم اشتباه گرفته می شود به معنای نمونه یا الگوی اولیه از یک طرح است که تعامل رابط کاربر را شبیه سازی می کند. این نمونه اولیه باید به کاربر اجازه دهد کارهای زیر را به درستی انجام دهد:

• تجربه محتوا و تعامل با رابط های موجود

• تست و بررسی رابط های اصلی  همچون محصول نهایی.

نمونه اولیه شبیه سازی از رابط های نهایی بین کاربر و رابط هایی است که در طراحی گنجانده می شود. اگرچه این مورد نیز دقیقا نمی تواند شبیه محصول نهایی باشد اما بسیار شبیه آن است. تعاملات باید با دقت مدلسازی شوند و شباهت قابل توجهی با تجربه نهایی داشته باشند. استقلال بین رابط و  مکانیسم بک اند(Backend) اغلب حذف می شود تا از هزینه های طرح کاسته شود و چرخه توسعه  سرعت یابد.

مقاله مرتبط با طراحی که میتواند اطلاعات شما را در این زمینه تکمیل کند: چگونگی ترکیب علوم اعصاب با طراحی برای تعامل با مخاطب

چه زمانی می توان از پروتوتایپ استفاده کرد؟

نمونه اولیه با پتانسیل کامل خود در تست تعاملات کاربری مورد استفاده قرار می گیرد. چنین شبیه سازی هایی از تعاملات نهایی، مواد عالی را برای بررسی قابلیت استفاده بودن رابط ها قبل از آغاز توسعه اصلی آن ایجاد می کند. نمونه های اولیه بهترین مستندسازی که می توانید تصور کنید  نیست زیرا کاربر را مجبور می کند تلاش خود را برای درک رابط به کار گیرد.

از سوی دیگر، پروتوتایپ یک نمونه بسیار تعاملی از طراحی است زیرا رابط ها در آن ملموس و ساده شده اند. به خاطر داشته باشید که ایجاد نمونه اولیه از یک طرح، فرآیندی زمانبر و هزینه بر است. توصیه می شود  از نمونه هایی استفاده شود که دوباره می توان در فاز توسعه از آن بهره برد. همچنین استفاده از نمونه اولیه در پروژه های نسبتا ساده موثر است. اگر این کار به درستی انجام شود و با فاز تست کاربر ترکیب گردد، می تواند هزینه های صرف شده را بازگرداند.

موکاپ چیست؟

موکاپ نمایش استاتیک از یک طرح است. اغلب موکاپ را به عنوان پیش نویس طراحی بصری می دانند. موکاپی که به خوبی ایجاد شده است ویژگی های زیر را خواهد داشت:

• می تواند نشان دهنده ساختار اطلاعاتی باشد و محتوای موجود را  به خوبی مجسم کند. تمامی این موارد به صورت استاتیک انجام می شود.

• می تواند افراد را تشویق کند به طور واقعی قسمت بصری پروژه را بررسی کنند.

معمولا بیشتر افراد موکاپ را با وایر فریم اشتباه می گیرند.

چه مواقعی می توان از موکاپ استفاده کرد؟

موکاپ زمانی مفید خواهد بود که بخواهید شکل اولیه ای از طرح را در اختیار سهام داران خود قرار دهید. به لطف ماهیت بصری آن، بسیار سریع تر از نمونه اولیه ایجاد می شود. این گزینه می تواند برای جمع آوری بازخوردها مناسب باشد و اگر در بافت کلی طرح قرار گیرد می تواند  مستندساز خوبی برای افراد باشد.

خلاصه:

از کجا باید کار خود را شروع کنیم؟

قبل از اینکه بخواهید در فرایند طراحی خود یک راه ارتباطی انتخاب کنید، به موارد زیر نیاز خواهید داشت:

• مشخص کردن مشکلاتی که در حال حل کردن آن ها هستید.

• شناسایی گروه هدف

• درک و شناسایی کارهایی که رقبا در این حوزه انجام داده اند.

• تنظیم نیازمندی های کل

این ها حداقل مواردی است که باید انجام دهید. حالا باید به این فکر کنید که چگونه می توانید بهترین پروژه را در اختیار کاربران خود قرار دهید. تیم و محصول خود را در نظر بگیرید. چه چیزی عملکرد بهتری برای شما خواهد داشت؟  ایا زمان و هزینه کافی برای انجام تحقیقات گسترده در مورد کاربر دارید؟ چه مهارت هایی دارید؟ می توانید برنامه نویسی کنید؟

شناخت خودتان و تیم کاری موجود می تواند مسیر پروژه را تعیین کند. به خاطر داشته باشید که شما می توانید تمامی موارد بیان شده در این مقاله را ایجاد کنید. اگر تمامی مراحل به درستی انجام شود شما را در رسیدن به یک طرح عالی کمک خواهد کرد.

منبع