الگوهای طراحی مختلفی برای طراحی گرافیکی و طراحی سایت خلاقانه مورد استفاده قرار می گیرد و هر کدام از آنها مزایا و معایب خاص خود را دارند. سه مورد از رایج ترین الگوهایی که برای طراحی مورد استفاده قرار می گیرد شامل: نمودار گوتنبرگ، الگوی Z و الگوی F است. هر کدام از این الگوها توصیه هایی را برای قرار دادن اطلاعات مهم در جایگاه مناسب دارند اما به نظر می رسد برخی از افراد به خوبی این الگوها را درک نکرده اند و در مورد آن اطلاعات درستی ندارند. به همین خاطر قصد داریم در ادامه این مقاله و پست های بعدی در وبلاگ کانون تبلیغاتی کروشه چرایی و چگونگی استفاده از هر کدام از الگوها را با هم مرور کنیم.
نمودار گوتنبرگ الگو و طرح کلی حرکات چشم را به هنگام نگاه کردن به یک بخشی از صفحه که شامل اطلاعاتی مهم است توضیح می دهد. این بخش در ادامه به طور مفصل توضیح داده خواهد شد. این نوع الگو را معمولا بر روی محتوایی اعمال می کنند که متن زیاد و سنگینی دارد. به عنوان مثال صفحاتی را در نظر بگیرید که در یک رمان یا روزنامه قرار دارد. این الگو بدین معنی نیست که می تواند هر طراحی ممکنی را توصیف کند. نمودار گوتنبرگ طرح کلی صفحه را به ۴ بخش مساوی تقسیم می کند:
- منطقه نورانی اولیه در قسمت بالا/ چپ قرار گرفته است.
- منطقه پر تردد و بازدید در قسمت بالا/ راست
- منطقه کم تردد و بازدید در پایین/ سمت چپ
- منطقه ترمینال در پایین/ سمت راست
این الگو پیشنهاد می کند که چشم انسان با استفاده از حرکات افقی صفحه را می پیماید و اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت می کند. هر حرکتی از لبه سمت چپ صفحه آغاز می شود و به آرامی به لبه سمت راست می رسد. حرکت کلی چشم به صورت حرکت از ناحیه اولیه به ناحیه پایانی یا همان ناحیه ترمینال است و به این مسیر حرکت گرانش خواندن می گویند.
به طور طبیعی این الگو برای زبان هایی مورد استفاده قرار می گیرد که از چپ به راست نوشته می شوند و برای زبان هایی که نوشتن آنها از راست به چپ است برعکس می شود. نمودار گوتنبرگ پیشنهاد می کند که ناحیه منطقه پر تردد و بازدید و ضعیف خارج از مسیر گرانش خواندن قرار می گیرد و نمی تواند توجه زیادی به خود جلب کند مگر اینکه از عناصر بصری قوی استفاده شده باشد. عناصر مهم باید در امتداد مسیر گرانش خواندن قرار داده شود.
به عنوان مثال قرار دادن لوگو یا سرتیترها در قسمت بالای صفحه و سمت چپ یا قرار دادن برخی از محتوای مهم در اواسط صفحه، Call to action ها در سمت راست بسیار مفید است. طراحی هایی که از الگوی گوتنبرگ پیروی می کنند باید هارمونی و هماهنگی لازم با گرانش خواندن طبیعی را داشته باشند.
ادعا می شود این طراحی ها می توانند ریتم خواندن را با وجود هماهنگی طبیعی با ریتم خواندن طبیعی و نیز بهینه سازی درک خوانندگان بهبود ببخشند اما هنوز شواهد تجربی برای پشتیبانی از این ادعا وجود ندارد. نمودار گوتنبرگ هنوز هم بلوک های متنی بزرگ را با سلسله مراتب تایپوگرافی اندک توصیف می کند. به محض اینکه سلسله مراتب بصری خود را ایجاد کردید، نمودار اعمال نمی شود.
در مقاله بعدی به بررسی الگوهای دیگر نظیر الگو طراحی مثلث طلایی، الگو طراحی زیگزاگ ، الگو طراحی F و الگو طراحی Z خواهیم پرداخت
در ضمن شما می توانید نظرات خود را در خصوص الگوهای طراحی و تجربیات استفاده از آنها برای ما در بخش نظرات وبلاگ آژانس بازاریابی دیجیتال کروشه با ما در میان بگذارید