استراتژی بازاریابی
استراتژی بازاریابی سلاح کسبوکارها در اقیانوس قرمز رقابت دنیای امروز، برای بقاست!
تاکتیکها و استراتژیهای جنگی دقیقی که از یک کسبوکار خانگی کوچک گرفته تا ابرشرکتها، برای معرفی و رشد خود باید داشته باشند و با ارزیابی وضعیت خود و رقبا، آگاهی از برند را گسترش داده و بعد از رسیدن به مخاطب هدف، آنها را به سمت خرید محصولات و خدماتشان هدایت کنند. بهروز و هم سو بودن این استراتژیها با آخرین جریانات و این که از میان صدها استراتژی بازاریابی موجود کدامیک با کسبوکار شما سازگارتر است نقطه عطف ماجراست!
استراتژی بازاریابی چیست؟
استراتژی بازاریابی، مروری است بر اینکه یک کسبوکار یا سازمان ارزش پیشنهادی یا محصول اصلی خود را چگونه به مخاطبان هدف انتقال میدهد. این استراتژی اهداف تجاری، بازار هدف، پرسونای مشتری، رقبا و ارزش اصلی محصول را مشخص میکند و یکچشم انداز بلندمدت برای برنامههای بازاریابی ارائه میدهد که میتوانید بر اساس آن چگونگی قیمتگذاری، تبلیغ و در نهایت فروش محصول یا خدمات خود را مشخص کنید.
چرا استراتژی بازاریابی خود را به کروشه بسپاریم؟
در چه جایگاهی از صنعت خود قرار دارید؟ میخواهید کجا باشید؟ اجازه بدید با خدمات بازاریابی استراتژیک خود نقشه کسبوکار شما ترسیم کنیم، یک استراتژی منحصربهفرد که مو لای درزش نمیرود! تیم برندینگ کروشه با متخصصان و استراتژیستهای حرفهای خود که طی تجربههایی که از سالها فعالیت و همکاری با برندها و کسبوکارهای گوناگون کسب کردهاند، از مشتریان بالقوه شما الهام میگیرد و رقبای شما را به طور کامل آنالیز میکند و در نهایت بهترین استراتژی بازاریابی محصول یا خدمات که با جوانب مختلف کسبوکار و صنعت شما سازگاری دارد را تنظیم میکند، استراتژی که موفقیت در برنامه بازاریابیتان را تضمین میکند و شما را به جایگاه مورد انتظارتان میرساند!
تعرفه خدمات استراتژی بازاریابی و نحوه قیمتگذاری آن به چه صورت است؟
قیمتگذاری خدمات استراتژی مارکتینگ به موضوعات متعددی وابسته است. از جمله اندازه کسبوکار شما، نوع کسبوکار شما، خدمات استراتژیک موردنیاز برای کسبوکار شما و روش انجام آنها، آنلاین یا آفلاین بودن مسیر انتخابی، وسعت مخاطبان برند و زمان صرف شده برای طراحی و اجرا و میزان دقت و کیفیت کار بستگی دارد. برای اطلاعات بیشتر و تعرفه خدمات میتوانید با کانون تبلیغاتی کروشه در تماس باشید.
Keep on Knowing
انتخاب درست نتیجه دانستن است
نداشتن یک استراتژی بازاریابی محصول به این معنی است که شما نه مشتریان خود را کامل میشناسید و نه از رقبا خبر دارید! و این یعنی روش مناسب برای تبلیغ محصول یا خدمات و چگونگی اندازهگیری موفقیت مسیر خود را هم نمیشناسید…
اهمیت استراتژی بازاریابی
CoSchedule از 3599 بازاریاب و وبلاگ نویس برای شناسایی موفق ترین شیوه های بازاریابی آنها نظرسنجی انجام داده است و طبق نتایج بازاریابانی که استراتژی بازاریابی برای کسب و کار خود تنظیم کرده بودند، 331 درصد بیشتر از بقیه گزارش موفقیت داشتند. تلاش برای رسیدن به اهداف بازاریابی بدون مشخص کردن اهداف بازاریابی و در واقع بدون داشتن استراتژی یعنی اطلاف وقت و پول. شما اول باید بدانید که دقیقا برای رسیدن به چیزی باید تلاش کنید و بعد در مورد رسیدن به آنها برنامه ریزی کنید و تصمیم بگیرید. پاسخ به این که چرا به یک استراتژی مارکتینگ نیاز دارید جوانب زیادی دارد که در ادامه به تعدای از آن ها اشاره میکنیم:
آگاهی از برند را بالا میبرد
از مشتریان بالقوه شما بهره میبرد
بازگشت سرمایه را اندازه گیری میکند
منجر به افزایش فروش میشود
اعتماد به برند را بالا میبرد
پیروزی در رقابت را رقم میزند
مخاطبان کلیدی خود را به طور موثرتری هدف قرار میدهد
باعث تقویت سازمان می شود
دستورالعمل و بودجه مشخصی را تعیین میکند
4P در استراتژی بازاریابی به چه معناست؟
چهار P یک “آمیخته بازاریابی” است که از چهارعنصر کلیدی محصول، قیمت، مکان و تبلیغ تشکیل شده است و هنگام بازاریابی یک محصول یا خدمات استفاده میشود. به طور معمول، بازاریابان و کسبوکارهای موفق، هنگام ایجاد یک پلن مارکتینگ استراتژیهای بازاریابی 4P را در نظر میگیرند. این چهارعنصر یک رابطه پویا با یکدیگر تشکیل میدهند و بهجای اینکه یکی بر دیگری اولویت داشته باشد، هر کدام به یک اندازه در ایجاد یک برنامه بازاریابی استراتژیک اهمیت دارند.
Product یا محصول
بهطورکلی، محصولات موفق نیازی را که در حال حاضر در بازار برآورده نشده است، برآورده میکنند یا تجربه جدیدی را برای مشتری ارائه میدهند که تقاضا ایجاد میکند. برخی از سؤالاتی که هنگام کار بر روی یک محصول باید از خود بپرسید عبارتاند از:
محصول شما چیست؟
محصول شما چه کاری انجام میدهد؟ آیا نیازهای برآورده نشده را برآورده میکند یا تجربه جدیدی را ارائه میدهد؟
مخاطبان محصول شما چه کسانی هستند؟
محصول شما چه تفاوتی با آنچه دیگران ارائه میدهند دارد؟
Price یا قیمت
هنگام بازاریابی یک محصول یا خدمات، مهم است که قیمتی را انتخاب کنید که هم برای بازار هدف مناسب باشد و هم اهداف تجاری شما را برآورده کند. مدلهای مختلف قیمتگذاری میتوانند تأثیر قابلتوجهی بر موفقیت کلی یک محصول داشته باشند. بهعنوانمثال، اگر قیمت محصول خود را برای مخاطبان هدف خود بسیار بالا میبینید، احتمالاً افراد کمی آن را خریداری خواهند کرد. به طور مشابه، اگر قیمت محصول خود را خیلی پایین بیاورید، برخی ممکن است صرفاً به این دلیل که نگران هستند که کیفیت پایینتری داشته باشد از خرید آن صرفنظر کنند. برخی از سؤالاتی که ممکن است هنگام بررسی قیمت محصول از خود بپرسید عبارتاند از:
محدوده قیمتی رقبای محصول شما چقدر است؟
محدوده قیمتی مخاطبان هدف شما چقدر است؟
چه قیمتی برای مخاطبان شما زیاد است؟ چه قیمتی خیلی پایین است؟
چه قیمتی با بازار هدف شما مناسبتر است؟
Place یا مکان
درست مانند قیمت، پیداکردن مکان مناسب برای بازاریابی و فروش محصول شما یک عامل کلیدی در دستیابی به مخاطبان هدف شما است. اگر محصول خود را در جایی قرار دهید که مشتری هدف شما از آن بازدید نمیکند (چه آنلاین و چه آفلاین) احتمالاً به هدف فروش خود نخواهید رسید. در همین حال، مکان مناسب میتواند به شما کمک کند با مخاطبان هدف خود ارتباط برقرار کنید. برای تصمیمگیری در مورد بهترین مکان بازاریابی و فروش محصول خود، باید در مورد مکانهای فیزیکی یا کانالهای دیجیتالی که مخاطبان هدف شما در آن حضور دارند یا به آن علاقه دارند تحقیق کنید. برخی از سؤالاتی که در ارتباط با این استراتژی بازاریابی باید در نظر گرفته شوند عبارتاند از:
محصول خود را کجا میفروشید؟
مخاطبان هدف شما از کجا خرید میکنند؟
کدام کانالهای توزیع برای دستیابی به بازار هدف شما بهترین هستند؟
Promotion یا تبلیغات
این بخش جنبههای مختلف نحوه برنامهریزی برای بازاریابی محصول یا خدمات را شامل میشود. راههای مختلفی برای تبلیغ محصول شما وجود دارد. برخی از روشهای سنتی شامل تبلیغات دهانبهدهان، تبلیغات چاپی و تبلیغات تلویزیونی است. بااینحال، در عصر دیجیتال، میتوانید با استفاده از روشهایی مثل بازاریابی محتوا، بازاریابی ایمیلی و بازاریابی رسانههای اجتماعی، کمپینهای بازاریابی آنلاین را به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی برند خود انتخاب کنید. برخی از سؤالاتی که باید در حین کار بر روی تبلیغ محصول خود در نظر بگیرید عبارتاند از:
بهترین زمان برای دستیابی به مخاطبان هدف چه زمانی است؟
کدام کانالهای بازاریابی برای مخاطبان هدف شما مؤثرتر هستند؟
چه پیامهای بازاریابی بیشتر با مخاطب هدف شما طنینانداز میشود؟
چه رویکردهای تبلیغاتی برای مخاطبان هدف شما متقاعدکنندهتر است؟
انواع استراتژیهای بازاریابی
استراتژیهای بسیار زیادی برای بازاریابی یک محصول وجود دارد و برای هر سازمانی وابسته به عوامل مختلفی مثل نوع و اندازه صنعت، اندازه شرکت، مخاطب هدف، میزان منابع و عواملی از این دست انتخاب میشود. در ایبن بین یک سری استراتژی ها نسبت به سایرین محبوب و رایجتر هستند! در این بخش سعی کردیم کلیترین انواع استراتژیهای مارکتینگ را نام ببریم.
۱. استراتژی بازاریابی SWOT
تحلیل SWOT ابزاری تحلیلی برای بررسی چهار عامل تاثیرگذار بر یک کسب و کار یا یک فرد است که نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای سازمان را برای ایجاد استراتژی بازاریابی برند تحلیل میکند.
۲. استراتژی بازاریابی STP
(STP Marketing Model) STP بر مخاطبان و مشتریان متمرکز است، با استفاده از این مدل شما به شیوهای اثربخشتر با مخاطب هدف ارتباط برقرار خواهید کرد. به این صورت که ابتدا بازار محصولات یا خدمات تقسیمبندی (Segmentation) شده سپس یک یا چند بخش به عنوان بازار هدف انتخاب میشوند (Targeting) و در نهایت به جایگاهیابی مناسب برند (Positioning) منجر میشود.
۳. بازاریابی تجارت به مصرف کننده (B2C)
بازاریابی برای فروش مستقیم و بدون واسطه محصولات یا خدمات سازمان، به مصرف کنندگان را استراتژی مارکتینگ تجارت به مصرف کننده (business to customer) میگویند.
۴. استراتژی های تجارت به تجارت (B2B)
در(business to business) یا B2B محصولات یا خدمات یک سازمان به سازمان های دیگر عرضه میشود و مشتری افراد حقوقی و نه افراد حقیقی هستند.
۵. 7P مدل آمیخته بازاریابی (7P Marketing Mix)
که در ابتداد به 4P شامل محصول، قیمت، مکان یا عرضه، و ترفیع ختم میشد و با توسعه بازاریابی مواردی از جمله مخاطبان، فرآیند و جایگاه یابی نیز به آن اضافه شدند.
۶. ماتریس گروه مشاوره بوستون(Boston Consulting Group Matrix)
از این ماتریس به عنوان مدلی برای (ارزیابی عملکرد محصولات) استفاده میکنند که دارای 4 بخش ستاره، گاو شیرده، سگ و علامت سوال است که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارد و قرار گرفتن در هر یک از این موقعیت ها ملزم به استفاده از استراتژی بازاریابی خاص خود است.
۷. مدل بازاریابی PESTLE
این مدل جهت ارزیابی تاثیر المانهای محیط بر محصول یا برند است، از جمله المان هایی مثل عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیک، قانونی و محیطی.
۸. مدل بازاریابی 5 نیروی پورتر (Porter’s Five Forces)
۵ نیروی رقابتی پورتر جهت ارزیابی وضعیت رقابتی برند به کار می رود و نیروهای پنج گانه آن عبارتند از شدت رقابت، قدرت تامین کنندگان، تهدید جانشین ها، قدرت خریدار و موانع ورود به بازار که در نهیات وضعیت رقابتی بازار و پتانسیل بازار جهت ورود یا حفظ جایگاه سنجیده میشود.
۹. بازاریابی پرسنلی
استفاده از کارکنان سازمان به عنوان سفیران و نمایندگان برند بازاریابی پرسنلی نام دارد، به عنوان مثال خیلی از شرکت ها برای ارائه محصولات یا خدمات به کارکنانشان تخفیفات ویژه در نظر میگیرند.
۱۰. بازاریابی عصبی
در این نوع بازاریابی از علوم اعصاب و روانشناسی استفاده میشود که برای آن نیاز است مغز مشتریان توسط برندها مطالعه شود. مثلا این که برای ایجاد شوق و هیجان در مشتری میتوان از رنگ هایی مثل قرمز، زرد و نارنجی استفاده کرد و برای ایجاد حس اعتماد رنگهای آبی و سبز!
۱۲. بازاریابی حسی
بازاریابی حسی با رفتار و احساسات مشتری سر و کار دارد. در این استراتژی بازاریابی بین مخاطب و برند یک رابطه حسی ایجاد میشود و تلاش بر این است که محاطب حسب خوبی از برند بگیرد و همزادپنداری کند.
۱۳. بازاریابی شبکه ای
در Network marketin هر کدام از مشتریان با ایجاد شبکههای زیرمجموعه برای محصول یا خدمات بازاریابی میکنند و در برابر پورسانت دریافت می کننداین نوع بازاریابی دارای انواع افیلیت مارکتینگ ، بازاریابی چندسطحی و بازاریابی مستقیم است.
۱۴. نیچ مارکتینگ یا استراتژی بازاریابی تمرکزی
نیچ مارکتینگ را میتوان نوعی استراتژی هدفمند و متمرکز بر یک بازار خاص با تعداد محدودی مخاطب، تعریف کرد.
۱۵. بازاریابی خیرخواهانه
مردم همیشه به دلایل منفعت شخصی خرید نمیکنند، به عنوان مثال امکان دارد بعضی از مردم ترجیح دهند کالایی را انتخاب کنند که آسیب کمتری به میحط زیست وارد میکند!
۱۶. بازاریابی چریکی
این استراتژی روی تاکتیکهای کم هزینه با بالاترین نتیجه تمرکز دارد که بیشتر در کسب و کارهای کوچک استفاده میشود. برخی از انواع بازاریابی چریکی عبارتند از بازاریابی وایرال، بازاریابی مخفی، بازاریابی محیطی، بازاریابی خیابانی و بازاریابی آزمایشی.
چگونه یک استراتژی بازاریابی مؤثر بنویسیم؟
برای نوشتن استراتژی مارکتینگ مؤثر و تا حد ممکن مرتبط برای بیزینس پلن خود بهتر است نکات زیر را بهخاطر داشته باشید:
۱. اهداف خود را شناسایی کنید: فروش هدف نهایی هر برندینگ شرکتی است، اما شما باید اهداف کوتاهمدت بیشتری مانند ایجاد قدرت، افزایش تعامل با مشتری و… داشته باشید. این اهداف کوچکتر معیارهای قابلاندازهگیری برای پیشرفت برنامه بازاریابی شما ارائه میدهند. استراتژی را بهعنوان ایدئولوژی سطح بالا و برنامهریزی را بهعنوان چگونگی دستیابی به اهداف خود در نظر بگیرید.
۲. مشتریان خود را بشناسید: هر محصول یا خدماتی یک مشتری ایدئال دارد، و شما باید بدانید که آنها چه کسانی هستند و کجا هستند. اگر ابزارهای الکترونیکی میفروشید، کانالهای بازاریابی را انتخاب کنید که در آن پیمانکاران عمومی مرتبط با این صنعت پیامهای شما را ببینند. مشخص کنید مشتری شما کیست و محصول شما چگونه زندگی آنها را بهبود میبخشد.
۳. پیام خود را بسازید: حالا که اهداف و مشتریان خود را میشناسید، زمان آن رسیده است که پیام خود را ایجاد کنید. این فرصت شماست تا به مشتریان بالقوه خود نشان دهید که محصول یا خدمات شما چه سودی برای آنها خواهد داشت و چرا شما تنها شرکتی هستید که میتوانید آن را ارائه دهید.
۴. بودجه را مشخص کنید: نحوه انتقال پیام برندتان ممکن است به میزان توانایی شما بستگی داشته باشد. آیا قصد خرید تبلیغات را دارید؟ یا به وایرالشدن یک ویدئو در رسانههای اجتماعی بهصورت ارگانیک امید دارید؟ یا ارسال بیانیههای مطبوعاتی به رسانهها؟ این تصمیمی است که تا حد زیادی بودجه شما تعیین میکند…
۵. کانالهای خود را مشخص کنید: حتی بهترین پیام نیز به مکان مناسب نیاز دارد. برخی از شرکتها ممکن است ارزش بیشتری را در ایجاد پستهای وبلاگ برای وبسایت خود میدانند، برخی با تبلیغات پولی در کانالهای رسانههای اجتماعی به موفقیت میرسند… مناسبترین مکان برای انتشار محتوای شما کجاست؟
۶. موفقیت خود را بسنجید: بدون ارزیابی و سنجش میزان موفقیت استراتژی بازاریابی تمام تلاشهای بازاریابی شما بیمعناست! نرخ تبدیل، نرخ بازگشت سرمایه، نرخ بازگشت هزینه تبلیغات مهمترین شاخصهای عملکرد هستند که به نوع بازاریابی و اهداف شما بستگی دارند؛ بنابراین شما باید معیارها و نحوه قضاوت موفقیت تلاشهای بازاریابی خود را تعیین کنید.
نمونههای استراتژی بازاریابی رایج و مؤثر برای رشد کسبوکارها
انواع استراتژی بازاریابی محصول وجود دارد که بسته به هدف و نیازهای کسبوکار، میتوانند متفاوت باشند. در این بخش سراغ استراتژیهایی رفتهایم که قبلا امتحانشان را پس دادهاند و بهنوعی معروف ترین استراتژی های بازاریابی محسوب میشوند و پایه و اساس فعالیتهای مارکتینگی بیشتر کسبوکارها هستند.
۱.استفاده از mock-ups محصولات: ماکتهای محصول بهترین راه برای نمایش محصول شما به مشتریان بالقوه هستند؛ بنابراین، ایجاد ماکتها نهتنها محصول شما را معرفی میکند، بلکه نشان میدهد که چگونه میتوان از آن در موقعیتهای واقعی استفاده کرد. ماکتها را میتوان در تبلیغات سنتی و دیجیتالی مانند بیلبوردها، مجلات، تبلیغات بنری، بازاریابی ایمیلی و غیره استفاده کرد.
۲. ویدیو مارکتینگ: محتوای وبلاگ خود را به ویدئو تبدیل کنید. چه یک کلیپ کوتاه باشد و چه یک ویدئوی طولانی، امروزه بازاریابان از این رسانه برای تعامل با مشتریان بالقوه و تبدیل سرنخها استفاده میکنند. مطمئن شوید که ویدئوها برای موبایل مناسب هستند، زیرا امروزه اکثر مردم ویدئوها را در تلفن همراه خود مشاهده میکنند. فرصتهای برای تولید محتوای ویدئویی:
نظرات مشتریان
نظرات تأثیرگذاران در صنعت شما
ویدئوهای آموزشی در مورد نحوه استفاده از محصول یا خدمات شما
تبلیغات برای رسانههای اجتماعی و رسانههای سنتی
تکههایی از پشتصحنه
ویدئوهای تجربه 360 درجه
انیمیشن
۳. استوری اینستاگرام: اینستاگرام یک پلتفرم همهجانبه است که با کاهش دامنه توجه افراد سروکار دارد، چراکه به تصاویر ثابت و کلیپهای کوتاه متکی است. یکی از قابلتوجهترین راهها برای تعامل آنلاین با مخاطبان، استوری اینستاگرام است. چند استراتژی بازاریابی برتر برای افزایش فروش در اینستاگرام را در ادامه لیست کردهایم:
ریلزها
ویدئوها
استوری و استیکرها
استوریهای هایلایت
لایو
۴. شخصیسازی تجربه مشتری: یک رویکرد بازاریابی یکسان برای همه برند شما را پیش نمیبرد. مشتریان بالقوهای که میتوانند بیشترین ارتباط را با یک شرکت داشته باشند، بهاحتمال زیاد در نهایت تبدیل طرفدار پروپاقرص تبدیل میشوند. استفاده از ابزارهای زیادی که دادهها را بهصورت آنلاین جمعآوری میکند، یکی از هوشمندانهترین استراتژیهای تبلیغاتی است که فروش را بهسرعت افزایش میدهد. این نکات و روندهای شخصیسازی بازاریابی را امتحان کنید:
ایمیلهای شخصیسازیشده ارسال کنید
از دادهها برای بهبود تجربیات مشتری استفاده کنید
صفحات تشکر معنادار ایجاد کنید
فرمهای معنیدار ورود یا انتخاب را ایجاد کنید
با مشتریان احتمالی در زمان واقعی چت کنید
هدفگذاری مجدد فروش و پیگیریها را شخصیسازی کنید
پشتیبانی مبتنی بر زمینه را ارائه دهید
ارسال پیامهای بخشبندی شده بر اساس فعالیت مشتری
مشارکتدادن مشتریان در فعالیتهای شخصیسازی (مثلاً: کمپین کوکاکولا)
۵. بهینهسازی سرچ صوتی: باید اعتراف کنیم مصرفکنندگان لحظهبهلحظه تنبلتر میشوند. چراکه امروز اینترنت دسترسی سریع به هرچیزی را ساده کرده است. جالب است بدانید که بیش از 135 میلیون نفر در ایالات متحده بهجای تایپکردن در گوگل از جستجوی صوتی استفاده میکنند؟ در ادامه نکات و استراتژی بازاریابی سرچ صوتی را لیست کردهایم:
کلمات کلیدی صوتی را تعیین کنید
محتوا را با زبان محاورهای و قابلفهم بنویسید
از کلمات کلیدی دنباله بلند استفاده کنید
مطمئن شوید که سرعت لود صفحه بالاست. (میانگین انتظار نتیجه جستجوی صوتی ۴ ثانیه است.)
۶. بهینهسازی موتور جستجو (SEO): قدرت بهینهسازی موتور جستجو را دستکم نگیرید. اگرچه برای بهدستآوردن جایگاه در صدر سرچ گوگل به صبر زیادی نیاز است؛ اما این سرمایهگذاری در درازمدت نتیجه میدهد. در ادامه به چند نکته در ارتباط با این موضوع اشاره میکنیم که باید آنها را امتحان کنید:
تصاویر سفارشی بهینه شده برای وبسایت شما
اطلاعاتی که موردتوجه قرار میگیرد و در هیچ جای دیگری یافت نمیشود
محتوایی که نرخ اسکرول بالا را تشویق میکند
پیوندهایی به صفحات دیگر در وبسایت شما که ممکن است برای بیننده جالب باشد
هشتگها و کلمات کلیدی مرتبط
از هوش مصنوعی در ایمیل، چت و شخصیسازی وبسایت استفاده کنید
بهجای الگوریتم گوگل روی هدف کاربر تمرکز کنید
اطمینان حاصل کنید که وبسایت شما ریسپانسیو و موبایل فرندلی است.
از Analytics برای نظارت بر پیشرفت استفاده کنید
۷.ایمیل مارکتینگ : بازاریابی ایمیلی همواره یکی از مؤثرترین انوع استراتژی بازاریابی برای فروش است. در آمریکا بهازای هر ۱ دلاری که برای بازاریابی ایمیلی خرج میشود، 44 دلار در ازای آن به دست می آید. جالب است بدانید که ۹۸ درصد از بازاریابان می گویند که ایمیل کانال اصلی آنها برای ایجاد سرنخ است. برندهایی که تست A/B را در کمپینهای ایمیل انجام میدهند، بازگشت سرمایه بیشتری نسبت به برندهایی که انجام نمیدهند، تولید میکنند.
۸. استفاده از چت باکسها در سایت: وبسایت شما پشتیبانی 24/7 به مشتری ارائه می دهد، بنابراین استفاده از چت باکسها برای مشتریان درزمانهای مختلف ایده آل است. یک راه محبوب برای انجام این کار، قرار دادن ربات چت در وب سایت است. به این ترتیب، شما همچنان با مشتریان احتمالی درگیر هستید و به سوالات آنها پاسخ میدهید.
۶۴ درصد از کاربران اینترنت میگویند خدمات 24 ساعته بهترین ویژگی چت باتها است.
۳۷ درصد از مردم از ربات خدمات مشتری برای دریافت پاسخ سریع در مواقع اضطراری استفاده میکنند.
چتباتها میتوانند به 80 درصد سوالات استاندارد پاسخ دهند.
۹. استفاده از تبلیغات PPC: تبلیغات پرداخت بهازای کلیک یا PPC تبلیغات پولی است، به این معنی که برندها هر بار که شخصی روی تبلیغ آنها کلیک میکند، هزینه پرداخت میکنند PPC . به طور مؤثر ترافیک سایت شما را افزایش میدهد.
۷۹ درصد از بازاریابان گفتهاند PPC تأثیر بسزایی بر کسبوکار آنها داشته است.
میتوانید کمپینهای PPC را برای پلتفرمهای مختلف مانند رسانههای اجتماعی، موتورهای جستجو ایجاد کنید.
تبلیغات PPC میتواند با بهترین شیوههای سئو و ایجاد محتوای معنادار مؤثرتر عمل کند.
۱۰. ریتارگتینگ یا هدفگذاری مجدد: اگر در ابتدا موفق نشدید، دوباره تلاش کنید. دقیقاً به همین دلیل است که هدفگذاری مجدد یا بازاریابی مجدد یکی از مؤثرترین استراتژیهای بازاریابی است که باعث افزایش فروش میشود. هدفگذاری مجدد یک استراتژی تبلیغاتی است که کاربرانی را هدف قرار میدهد که از وبسایت شما بازدید کردهاند، فروشگاه تجارت الکترونیک شما را مرور کردهاند یا خریدی انجام دادهاند. هدفگذاری مجدد چگونه به استراتژی بازاریابی شما کمک میکند؟
شناخت برند را افزایش میدهد
مسیر قیف فروش را از آگاهی تا تبدیل کوتاه میکند
به برندها امکان میدهد درباره مخاطبان خود اطلاعات بیشتری کسب کنند
روشهای بازاریابی ایمیلی را تکمیل میکند
دسترسی شما را گسترش میدهد
مشتریان فعلی شما را حفظ میکند
ROI را افزایش میدهد
به شما امکان میدهد در جایی که تلاشهای قبلی ناموفق بود، محتوا یا تبلیغات جذابتری ایجاد کنید
۱۱. استراتژیهای بازاریابی سنتی و مدرن را ترکیب کنید: استقبال از تاکتیکهای دیجیتال مارکتینگ، برند شما را جلوتر از بازی نگه میدارد. بااینحال، زمانی که استراتژی بازاریابی جدید و مدرن را با استراتژیهای معمولی تکمیل کنید، برنده بازار خواهید بود. ۷۱ درصد از مردم آگاهانه هنگام رانندگی به بیلبوردها نگاه میکنند و اینجا همان جایی است که در مورد رویداد یا رستورانی که بعداً در آن شرکت خواهند کرد تصمیم میگیرند. همچنین تبلیغات تلویزیونی همچنان یک صنعت چندمیلیاردی است؛ بنابراین در کنار تلاشهای بازاریابی دیجیتال خود، روشهای سنتی زیر را نیز در نظر بگیرید:
تابلوهای تبلیغاتی
تبلیغات تلویزیونی
تبلیغات چاپی
تبلیغات بنری
ایمیل
بازاریابی موبایلی