نسخه آزمایشی!

برندینگ شخصی

تا به حال نام خود را در اینترنت جست‌وجو کرده‌اید؟ احتمالا با اشخاصی مواجه شده‌اید که هم‌نام شما هستند و قبل از شما در این بستر حضور داشته‌اند و آن لحظه احتمالا با خودتان گفته‌اید کاش چیزی درباره شما یا مرتبط با شما نیز وجود داشت یا حتی شاید به این فکر افتاده باشید که محتوایی را که دوست دارید دنیا درباره شما بشنود و ببیند را تولید کنید و در آن فضا قرار دهید.

امروزه با گسترده شدن موضوعاتی حول محور بهبود برندسازی شخصی در شبکه‌های مجازی و رسانه‌های جمعی، شوق بیشتری نسبت به این موضوع وجود دارد. اما این که برندینگ شخصی دقیقا چیست و اصول برندینگ شخصی چه چیزهایی است، خود جای بحث دارد. تا مدتی قبل هر زمان به برندها اشاره می‌شد، ذهن مردم به سمت برندهای تجاری می‌رفت اما امروزه و به خصوص با تبدیل شدن بستر آنلاین (که هر چیز خوب و بدی در آن باقی می‌ماند) به یکی از عناصر اصلی روزمره انسان‌ها، برندینگ شخصی نقشی حیاتی پیدا کرده است. با کانون تبلیغاتی کروشه همراه باشید تا با هم به بررسی موضوعاتی مانند اینکه برندینگ شخصی چیست و برندسازی شخصی چه اهمیتی دارد بپردازیم.

چرا باید برندینگ شخصی خود را به کروشه بسپارید؟

برندینگ شخصی حرفه‌ای با تمام ویژگی‌های ذکر شده، فرایندی عمیق و طولانی دارد و باید به دست افراد متخصص سپرده شود. تیم برندینگ کانون تبلیغاتی کروشه در بخش برندسازی، افراد مجرب و ماهر را گردهم آورده است تا در این امر بهترین خدمات را به شما ارائه کند.

تیم برندسازی کروشه قبل از هر چیز مشتریان و مخاطبان هدف را شناسایی و سپس پژوهشی بر صنعت، تاریخچه، رقبا و بدترین‌ها و بهترین‌های خوزه فعالیت برند انجام می‌دهد. پس از رسیدن به درک درست از برندینگ، به طراحی نقشه راه با تمام ویژگی‌های لازم می‌پردازد.

 

قیمت و تعرفه برندسازی کروشه

امروزه با ورود هوش مصنوعی و ابزارهای طراحی آنلاین و خودکار، بسیاری تصور می‌کنند حالا می‌توان رایگان یا با هزینه بسیار کم، فرآیند برندسازی را جلو ببرند. البته که می‌شود اما غیر ممکن است که هوش مصنوعی بتواند درکی از داستان و هویت برندینگ داشته باشد و فرآیند برندسازی انجام دهد که دل مخاطبین را به دست آورد و در ذهن آ‌ن‌ها ماندگار شود.

برندسازی هنری است که برای انتقال پیام به کار گرفته می‌شود و نیاز به خلاقیت، درک بالا، دانش و هنر کافی دارد. شاید یک برند معمولی و عادی هم بتواند شما را به هدف اولیه‌تان برساند اما اگر هدفتان از داشتن برندی ماندگار و تمایز میان رقباست، باید برای آن بودجه‌ای اختصاص دهید که شایسته‌اش باشد.

هزینه‌های برندینگ با توجه به هر کسب و کار و هر آژانس تبلیغاتی و طراحی می‌تواند متفاوت باشد اما فاکتورها و سنجه‌های مشخصی برای تعیین هزینه‌های طراحی لوگو وجود دارد که شامل موارد زیر است:

شهرت و اعتبار طراح (نمونه کارها)

عمق و ارزش تحقیقات (فرایند انجام کار)

نوع شغل (ساعتی/ قیمت ثابت/ فری‌لنسرینگ)

موقعیت طراح

تغداد مفاهیم و عناصر ایجاد شده برای طراحی و تجدید نظرها

موارد ارائه شده (وسعت کاعلاوه بر این موارد باید هزینه‌های مربوط به برندینگ مجدد، بازسازی، تولیدات و محوصلات و دارایی‌های جدید و.. را نیز در نظر بگیرید.

با این حال، لیست تعرفه و قیمت‌گذاری برندسازی  را از سایت انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران دانلود کنید.

OUR WORK

Keep on Knowing

انتخاب درست نتیجه دانستن است

اصول برندینگ شخصی

برای اطمینان از اینکه برند شخصی شما با داستان و حرفه‌ی شما مطابقت دارد، لازم است در تمام مراحل برندسازی شخصی شفافیت داشته باشید. در ادامه برخی از عناصر اصلی و اصول برندینگ شخصی را برمی‌شماریم و شرح می‌دهیم.

داستان:

بهترین داستان‌های برند آن‌هایی هستند که صاحب یک کسب و کار را به محصول یا خدمات خود متصل می‌کنند. این داستان‌‌ها در حقیقت پاسخ روشنی به سوال”چه چیزی الهام بخش شما برای ساختن این برند است؟” هستند و راه های مختلفی برای رسیدن به آن‌ها و بیانشان وجود دارد. برای مثال:

تشخیص یک نیاز: تجربه‌ای که افراد آن را زندگی کرده باشند، می‌تواند شما را به سمت هدف خاص و مشخصی سوق دهد یا الهام بخش نوآوری برای ایجاد راه حلی باشد که قبلاً فکری درباره‌اش نشده است و همین باعث ساخت برند خودتان شده باشد.

تجربه شخصی: تجربه شخصی یک کارآفرین نیز ممکن است چیزی باشد که به ساخت برند شخصی منجر شده باشد. عنوان مثال، ممکن است داستان جو گبیا و برایان چسکی از بنیانگذاران Airbnb را بدانید. در سال ۲۰۰۷، زمانی که این دو نفر برای اجاره خانه‌شان به پول نیاز داشتند، ایده‌ای را طراحی و اجرا کردند تا مهمانان را دعوت کنند تا در ازای پرداخت هزینه‌ای روی تشک‌های بادی در آپارتمانشان در سان فرانسیسکو بخوابند. اجاره تختخواب و ارائه صبحانه برای غریبه‌ها در آپارتمان کوچکشان در نهایت به ایده چند میلیارد دلاری Airbnb تبدیل شد.

نکات دردسرساز برای مشتری رقیب: این مدل از داستان‌گویی برند برای نوآورانی که دائماً با محصولات و خدمات درگیر هستند، مناسب است. شناخت نیازهای بازار هدف شما یک راه قدرتمند برای قدم گذاشتن در داستان برند شما است. فیس بوک را در نظر بگیرید: زمانی که این پلتفرم راه‌اندازی شد، MySpace رتبه اول رسانه‌های اجتماعی بود. برای موفقیت، فیس بوک به حرف کاربران و دغدغه‌هایشان گوش داد و همان‌طور که یکی از اعضای فوربس گفت: «بازار تصمیم گرفت که کسب و کار باید کجا برود». هنگامی که کاربران ایده‌هایی را برای بهبود MySpace بیان کردند، فیس بوک ابزارهای خود را برای رفع نیازهایی که MySpace نداشت، توسعه داد و جای او را گرفت و به بزرگترین و پرجمعیت‌ترین رسانه اجتماعی تبدیل شد.

اصول برندینگ شخصی

داستان شما در حقیقت دلیل ارتباط عاطفی مشتریان با ارزش‌های برند شما است. برای به اشتراک گذاشتن داستان برند خود روی این سه مرحله تمرکز کنید تا موفقیت خود را تضمین کنید:

ارائه یک جامعه و ارزش، نه یک محصول! داستان خود را به گونه‌ای مطرح کنید که کاربران بر اساس ارزش‌های برند شما، نه خود محصول، ارتباط عمیقی را احساس کنند. محصولات قابل تعویض هستند و فراموش می‌شوند اما یک جامعه که بر اساس ارزش‌های مشترک و هم‌سو تشکیل شده است، باقی می‌ماند.

قبل از درخواست برای ارزش‌گذاری، ارزش ارائه دهید! قبل از اینکه سعی کنید توجه کاربران را جلب کنید یا آن‌ها را ترغیب کنید یا از آن‌ها بخواهید خرید کنند یا اطلاعات شخصی خود را ارائه دهند، داستان برندی بسازید و ارائه دهید که بتواند یک جامعه میان مشتریانتان شکل دهد و ارتباط عمیق و معناداری بسازد.

هر سخن کز دل براید، لاجرم بر دل نشیند! در مورد چالش‌هایی که برند شما در ماموریت خود برای دستیابی به اهدافش مواجه شده است، صادق باشید و درباره آن‌ها شفافیت به خرج دهید. مصرف‌کنندگان با داستان واقعی برندسازی شخصی شما ارتباط برقرار می‌کنند، نه نسخه ویرایش شده‌ای که برند شما را به عنوان یک موفقیت یک شبه به تصویر می‌کشد.

جایگاه برند شخصی:

دانستن اینکه پیامتان را به چه کسانی منتقل خواهید کرد، به اندازه خود پیام مهم است. به چه کسی خدمت می کنید؟ پاسخ به این سوال مشخص‌کننده جایگاه شماست و مهم نیست که محصول شما چقدر تقاضا دارد و کمیت این افراد چه‌قدر  است؛ چرا که باید بدانید «همه» مشتری شما نیستند و نخواهند بود. (مگر گوگل اینکه گوگل باشید) همانطور که در مورد برند خود و نحوه اشتراک‌گذاری داستان خود فکر می‌کنید، گروهی را که به بهترین نحو با ماموریت شما ارتباط برقرار می‌کنند پیدا کنید، مخاطبان هدف شما آن‌ها خواهند بود. سه عنصر ایجاد رابطه با بازار خاص خود را در نظر بگیرید:

آن‌ها باید با داده‌های تحقیقات بازاری شما تعریف شوند.

آن‌ها باید به راحتی داستان شما را درک کنند و با آن ارتباط برقرار کنند.

آن‌ها باید فوراً به مزایای محصول یا خدمات شما علاقه‌مند شوند.

درک جایگاه خود به این معنی است که شما پذیرای بازخورد مشتریان بالقوه خود هستید. مشتریان خود را در رسانه‌های اجتماعی، نظرسنجی‌ها، فرم‌های بازخورد و سایر منابع تعاملی درگیر کنید. از بینش‌هایی که داردند و نظراتی که می‌دهند برای ارتقاء برند خود استفاده کنید.

جایگاه برند شخصی

اعتبار برند شخصی:

مهمتر از همه، برند شما باید معتبر باشد. هشتاد و هشت درصد از مشتریان می‌گویند هنگام خرید، اعتماد به برند در اولویتشان است. شما باید فضایی ایجاد کنید که واقعاً نشان دهد که چرا کاری را انجام می‌دهید و از آن چه هدفی دارید.

بازار تخصصی شما باید اشتیاق شما را در کارتان ببیند و آن را در داستانتان بشنود. بنابراین سعی کنید در پیام‌های خود شفاف باشید و اعتبار خودتان را به هیچ وجه زیر سوال نبرید یا در خطر قرار ندهید.

تجربه و تخصص شما در برندینگ شخصی:

تبلیغات برند و ارزش پیشنهادی شما باعث می‌شود تا مردم به شما توجه کنند اما این تخصص شماست که باعث می‌شود مخاطبین شما را دنبال کنند و با با شما ارتباط برقرار کنند. موفق‌ترین اینفلوئنسرها توجه خود را در یک صنعت خاص متمرکز می‌کنند و بعد تخصص خود را در آن حوزه از طریق بازاریابی محتوا، سخنرانی عمومی، مصاحبه و تعامل مستقیم به نمایش می‌گذارند و کاری می‌کنند که در آن رشته و تخصص زبانزد باقی افراد باشند.

با راه‌های زیر خود را به عنوان یک متخصص یادآوری کنید:

توسعه یک وبلاگ و ایجاد مداوم محتواهایی با ارزش بالا.

مهمان شدن در وب سایت‌های معتبر و برنامه‌های مرتبط.

پاسخ به سوالات در سایت‌های اجتماعی مانند Quora یا Reddit یا سایت‌های ایرانی.

شرکت در بحث‌های موجود در کانال‌ها و گروه‌های اجتماعی در فیس بوک و لینکداین.

گردآوری محتوای عالی و ارائه مشاوره تخصصی به مخاطبانتان.

ارتباطات:

در همه فرهنگ‌ها باور بر این است که شما فقط به خوبی کسانی هستید که می‌شناسید و با آن‌ها ارتباطات دارید. ارتباطات بخش مهمی از ایجاد برند شخصی شما است. ارتباطات شما نه تنها کمک می‌کند تا به دیگران معرفی شوید و شبکه خود را گسترش دهید، بلکه فهرست رو به رشدی از توصیفات را ارائه می‌دهد که مستقیما با شخصیت شما مرتبط است. همچنین به یاد داشته باشید که در دنیای کسب و کارها، مهم‌ترین سرمایه هر شخص یا هر برند، افرادی است که می‌شناسند.

مدل های پرسونال برندینگ

مدل های پرسونال برندینگ

مدل‌های پرسونال برندینگ به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شوند. در ادامه مطلب به رایج‌ترین مدل‌های برندینگ شخصی می‌پردازیم:

نوع‌دوست: این افراد معمولا به دلیل کارهای انسان‌دوستانه‌ای که انجام می‌دهند شناخته می‌شوند و همیشه برای کمک به بقیه آماده‌اند.

سرگرم‌کننده: این افراد محتوای سرگرم‌کننده تولید می‌کنند تا دیگران را برای لحظه‌ای از زندگی روزمره‌شان دور کنند.

بشردوستانه: این افراد همیشه با ایده چگونه انسان بهتری برای بقیه و جامعه باشیم همراه هستند و مردم را به انجام کارهای خوب و مفید دعوت می‌کنند.

مبتکران: افراد نوآوری هستند که کمک می‌کنند مردم زندگی خود را بهبود ببخشند یا کارهایشان را ساده‌تر کنند.

رهبران: آن‌ها کمی متمایزتر از باقی هستند و سعی می‌کنند جریان‌ها، جنبش‌ها و کمپین‌ها را هدایت کنند.

قانون‌شکن‌ها: این گروه قوانین را زیر پا می‌‌گذارند و کارها را جوری انجام می‌دهند که خودشان دوست دارند و از روش‌های سنتی و قدیمی پیروی نمی‌کنند.

مربیان: گروه مربیان به شیوه‌های الهام‌بخش تلاش می‌کنند دیگران را حمایت و راهنمایی کنند.

مسئولان: این افراد هدفمند هستند و دقیقا می‌دانند به دنبال چه چیزی می‌گردند و باید چه کاری انجام دهند.

پیشگامان: این گروه اغلب اولین کسانی هستند که در یک زمینه یا حوزه از یک روند یا ایده جدید فعالیت می‌کنند. آن‌ها دوست دارند رهبر باشند و محتوایی را ارائه دهند که هیچ کس دیگری ارائه نمی‌دهد.

متفکران: این افراد ایده‌های بزرگی دارند و می خواهند با توسعه افکارشان به مفاهیم ملموس و عملی فرد بهتری از خود بسازند. آن‌ها اغلب از هوش بالایی برخوردارند و از به اشتراک گذاشتن آنچه می‌دانند با دیگران لذت می‌برند.

رؤیاپردازان: بینندگان دنیا را متفاوت از دیگران می‌بینند، آن‌ها می‌توانند چیزهایی را ببینند که هیچ کس دیگری نمی‌تواند و می‌دانند چگونه نوآور باشند و با بخش‌های احساساتی انسان‌ها در ارتباط بیشتری قرار دارند.

فعالان کسب و کار: این افراد همه به دنبال ایجاد شغل و شکوفایی در یک محیط حرفه‌ای هستند. آن‌ها می‌خواهند شغلی را که به پیشرفت، رشد و شکوفایی آن‌ها کمک می‌کند، حفظ کنند.

جامعه سازان: این افراد در کمپ سازندگان جامعه قرار دارند و عاشق تعامل با دوستان و همکاران آنلاینشان هستند. آن‌ها از اجتماعی بودن و ایجاد پیوند با دیگران در زمینه یا صنعت خود لذت می‌برند.

ماجراجویان: ماجراجویان عاشق بیرون رفتن و گشت و گذار در دنیا و کاوش در مکان‌های جدید هستند، آن‌ها اغلب این تجربیات را به داستان یا حکایت‌هایی تبدیل می‌کنند که می‌توانند با دیگران به اشتراک بگذارند.

مدل پرسونال برندینگ LEARN

مدل LEARN در حقیقت یک تکنیک ایجاد مدل برندسازی شخصی است که از کنار هم قرارگیری ۵ حرف تشکیل شده است:

Learn(یادگیری)

برندینگ شخصی و برندسازی حول محور شخصیتی غملکرد بهتری خواهد داشت که دائما درخال یادگیری و توسعه فردی باشد. شخصیت راکد هیچ‌گاه برندینگ موفقی را تجربه نمی‌کند. بنابراین در یادگیری پویا باشید.

Examine(ارزیابی)

ارزیابی و بررسی عملکردتان بسیار مهم است. نقاط قوت و ضعف خود را در نظر بگیرید و سعی کنید آن‌ها را بهبود ببخسد و تواناییتان را افزایش دهید.

Act(اقدام)

تغییر زمانی رخ می‌دهد که پس از برنامه‌ریزی و طراحی استراتژی، دست به اقدام بزنید. به یاد داشته باشید که کمال‌گرایی بزرگ‌ترین آفت برای موفقیت است. نترسید و دست به کار شوید.

Respect (احترام)

احترام به خود، عزت نفس و اعتماد به نفس بالا در برندینگ شخصی بسیار مهم است.  دیگران تنها در صورتی به شما احترام می‌گذارند که شما به خودتان احترام بگذارید.

Never (هرگز)

گاهی لازم است به کارهایی که نباید انجام دهید هم مانند کارهایی که باید انجام دهید توجه کنید. انبه یاد داشته باشید که برخی کارها می‌توانند شما را از مسیر اصلی و راه رسیدن به موفقیت دور کنند.

مدل پرسونال برندینگ AIDA

Attention (توجه)

این مدل برندسازی شخصی با جلب توجه از طریق رسانه‌های مختلف آغاز می‌شود. شما باید بتوانید در شبکه‌های اجتماعی، بسترهای آنلاین و آفلاین و … توجه مهاطبین را به خودتان، شخصیتتان و کسب و کار و تخصصتان جلب کنید و می‌توانید این کار را با تولید محتوای کابردی و مفید انجام دهید.

Interest (علاقه و اشتیاق)

ایچاد علاثه و شوق برای دنبال کردن شما در مخاطبین وقتی به وجود می‌آید که شما چیزی را به آن‌ها ارائه دهید که به دنیال آن هستند. محتوای مفید و کاربردی و نشان دادن مهارتتان در تخصص و رشته مورد نظر به این امر کمک بسیاری می‌کند.

Desire (میل)

راز موفقیت استمرار است. محتوای خود را به شکل منظم منتشر کنید و در این موضوع تداوم داشته باشید تا مخاطبین وفادارتان را راضی نگه‌دارید. تلاش کنید تا با آن‌ها حداکثر تعامل را داشته باشید و آن‌ها را درگیر کنید.

Action(اقدام)

مهم است که در گام‌ آخر مختطبین خود را دعوت به انجام عمل کنید. آن‌ها را ترغیب کنید تا کاری انجام دهند و سپس از آن‌ها بابت انجام و اقدام آن اعمال تشکر و قدردانی کنید.

تاریخچه برندسازی شخصی

نلپلئون هیل اولین کسی بود که در سال ۱۹۳۷ در کتاب Think and Grow Rich به موضوع برندسازی شخصی اشاره کرد و پس از او ال ریس و جک تراورت نیز کتابی در باب همین موضوع با نام نبردی در ذهن منتشر کردند اما اولین باری که کلمه برندسازی شخصی (برندینگ شخصی) مطرح شد، در مقاله‌ای به نام The brand called you بود که نویسنده آن آقای تام پیترز بود. او در این کتاب تاکید دارد که ما باید بتوانیم خودمان را مانند یک شرکت در نظر گرفته و مدیریت کنیم. سپس با ایجاد شدن موجی در اینترنت درباره این موضوع، رفته رفته برندسازی شخصی به یک دغدغه و تخصص تبدیل شد.

پرسونال برندینگ چیست؟

برندینگ شخصی یا پرسونال برندینگ (Personal branding) فرایند ایجاد و طراحی هویت برند است اما نه برای یک برند تجاری بلکه برای یک شخص یا فردی مرتبط با شرکت با یا کسب و کار. اصولا از پرسونال برندینگ برای نشان دادن ارزش‌ها، اهداف و حتی شخصیت یک فرد به دنیا استفاده می‌شود.

درست است که برندینگ شخصی راهی از بازاریابی است اما در حقیقت بازاریابی شخصیت شما برای مخاطبینتان است. بنابراین نمی‌توان در تعریف پرسونال برندینگ از عبارت نشان دادن خود به دیگران استفاده کرد؛ چرا که برندینگ شخصی به معنی ایجاد برداشت و توصیف مناسب و درستی از شما در مقابل سایر افراد در بسترهای آنلاین و آفلاین است.

در گذشته برندسازی شخصی تنها کارت ویزیتی بود که برای معرفی خود و کسب و کارتان می‌توانستید آن را ارائه دهید اما برندینگ شخصی نحوه بیان داستان خودتان است؛ ترکیبی منحصر به فرد از مهارت‌ها، تجربیات و شخصیت‌ها و نشان دادن تمایز شما با دیگر افراد و اینکه چرا افراد باید به شما توجه کنند.

در تعاریف رسمی که از برندسازی شخصی ارائه شده است می‌خوانیم:

«برندسازی شخصی تلاش و اقداماتی آگاهانه برای ایجاد و تاثیرگذاری بر ادراک عمومی از یک شخص با قرار دادن او به عنوان یک مرجع در صنعت و حوزه‌های فعالیت خود و ارتقای اعتبار او و متمایز کردنش میان رقبا است که به پیشرفت شغلی، افزایش تاثیرگذاری و کاریزمای او منجر می‌شود.»

تفاوت برندینگ شخصی و شهرت

با تعریف برندسازی شخصی شاید آن را با شهرت اشتباه بگیریم. اما برندینگ شخصی و شهرت یکسان نیستند؛ چرا که هر کسی یک شهرتی برای خود دارد. اولین تاثیری که روی بقیه و ذهنیتشان می‌گذارید، روابطی که با مدیران و افراد برقرار می‌کنید و نحوه برقراری ارتباطتان با مردم، همه‌ی این‌ها بر دید دیگران نسبت به شما تأثیر می‌گذارند و شهرت شما را می‌سازند.

برای مثال، اگر از همکاران خود بخواهید که شما را توصیف کنند، ممکن است بگویند شما فردی خونگرم هستید که به راحتی می‌توان با او همکاری کرد. برخی نیز ممکن است بگویند که شما گاهی اوقات دیر به جلسات می‌روید، اما در اولویت‌بندی وظایف و انجام آن‌ها عالی هستید. به هر صورت، شهرت شما متشکل از عقاید و باورهایی است که مردم در مورد شما بر اساس اعمال و رفتار جمعی شما در موقعیت‌های مختلف شکل می دهند.

از سوی دیگر، برندینگ شخصی بسیار هدفمندتر است. پرسونال برندینگ آن چیزی است که می خواهید مردم در شما ببینند و درباره شما بگویند. در حالی که شهرت به اعتبار در موقعیت‌های گوناگون و اعمال  افراد و شناخت سایرین نسبت به شما مربوط می‌شود، برندینگ شخصی درباره نحوه دیده شدن و ارزش‌هایی است که سعی می‌کنید در خود پرورش دهید و به نمایش بگذارید و طبق آن‌ها عمل کنید. علاوه بر آن، کنترل شهرت کار بسیار سختی است اما برندینگ شخصی کاملا تحت کنترل و نظر خودتان است. شما این قدرت را دارید که برند خود را با همسو کردن اهداف خود با اقداماتتان تعریف کنید. این یعنی می‌توانید تصمیمات و رفتارهای خود را تغییر دهید تا بر دید دیگران نسبت به شما تأثیر بگذارد و به آن‌ها کمک کنید که هم از نظر احساسی و هم از نظر فکری با تصویری که می‌‌خواهید از خود نشان دهید، ارتباط برقرار کنند.

اهمیت برندسازی شخصی

در عصری که دامنه توجه افراد هر لحظه در حال کاهش است و تنها چیزی که برای مخاطبین جذابیت دارد ویدیوهای کوتاه پانزده ثانیه‌ای است، نیاز به تاثیرگذاری و ماندگار شدن در ذهن افراد بیش‌تر از همیشه حس می‌شود. از آن‌جایی که باقی ماندن در ذهن مخاطبین یکی از کلید‌های اصلی موفقیت برای هر برندی است، ساختن یک هویت به یادماندنی و پایدار برای هر برند اهمیت بسیار زیادی دارد. این دقیقا همان دلیل مهم بودن برندسازی شخصی است.

متاسفانه تعداد بسیاری از صاحبان کسب‌و‌کارهای مختلف از اهمیت این موضوع غافل می‌شوند چرا که فکر می‌کنند تلاش برای شخصی سازی کردن برند خود تلاش زیادی و بیهوده است و درکی از میزان مؤثر بودن آن در مسیر موفقیت خود ندارند.

با این حال، این واقعیت که داشتن یک برند موفق برای داشتن یک کسب‌وکار موفق ضروری است انکارناپذیر است.

احتمال بیش‌تری وجود دارد که افرادی که شما را می‌شناسند، متقاضیان بالقوه محصولات و خدماتی که ارائه می‌دهید باشند چرا که داشتن حس آشنایی، روند اعتمادسازی را ساده‌تر می‌کند.

۴ دلیل که برندسازی شخصی امری ضروری است:

۱-باعث ایجاد تمایز از جمعیت می‌شود.

داشتن یک برند شخصی قوی در فضای رقابتی حاکم بر بازار کار امروز از هر زمان دیگری‌ مهم‌تر است.

یک برند شخصی حاصل این است که دیگران چگونه شما را می‌بینند و چه تصوری درباره کسب‌و‌کار شما دارند. این پیشینه و شهرت شما است که می‌تواند موقعیت شغلی شما را تغییر دهد.

در دنیایی که کاندیداهای بسیار زیادی واجد شرایط هستند، کارفرمایان به دنبال شخصی هستند که منحصر به فرد باشد. با ساختن یک برند شخصی مستحکم می‌توانید خود را به همان گزینه منحصر به فرد مد نظر تبدیل کنید.

علاوه بر این، برندسازی شخصی می‌تواند در بالا رفتن میزان در‌آمد شما تاثیر به سزایی داشته باشد. با صرف زمان کافی برای تعریف برند خود و مشخص کردن جزئیات آن می‌توانید خود را برای برداشتن قدم‌های بلندتری در مسیر موفقیت آماده کنید.

۲-منجر به ایجاد فرصت می‌شود.

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که همه افراد در حال رقابت با یک‌دیگرند. رقابت برای مشاغل، فرصت‌های بهتر، مشتریان و… برای این که در این رقابت برتری داشته باشید و از موفقیت خود اطمینان حاصل کنید، یک برند شخصی ضروری است.

یک برند شخصی ترکیبی است از تجربیات و مهارت‌هایی که هویت شما و آن چه که هستید را تعریف میکنند. اگر به خوبی برند شخصی خود را تعریف کنید، هنگامی که افراد به دنبال یک شخص متخصص برای انجام کار به خصوصی هستند شما و برندتان را به خاطر می‌آورند تعریف دقیق رسیدن به فرصت است. هنگامی که برند شخصی خود را به خوبی تعریف کرده باشید، احتمال این که افراد بیشتری خواستار همکاری با شما و در پروژه‌های خود باشند بیشتر است.

۳-مخاطبینتان بیشتر به شما اعتماد خواهند کرد.

برندسازی شخصی فرآیندی است که روند ساخته شدن هویت به عنوان یک فرد یا کسب‌وکار را تعریف می‌کند. این شامل ساختن تصویری منسجم، داشتن پیامی مشخص، حضور متداوم در فضای آنلاین و… می‌شود. دلایل روان‌شناسی زیادی وجود دارد که ممکن است باعث شوند بخواهید بر روی برند شخصی خود تمرکز کنید. یکی از آن دلایل این است که جلب اعتماد مخاطبیتان آسان‌تر می‌شود و آن‌ها بیشتر به شما اعتمار می‌کنند.

وقتی مردم احساس کنند که شما را می‌شناسند و می‌دانند چه کسی هستید و در پی انتقال چه پیامی هستید، احساس راحتی بیشتری می‌کنند و این روند اعتمادسازی را سریع‌تر می‌سازد. علتش نیز این است که این‌گونه آن‌ها احساس می‌کنند که نوعی ارتباط با شما دارند.

آن‌ها می‌دانند که می‌توانند چه انتظاراتی از شما داشته باشند چرا که شما در حیطه کاری خود نفوذ بالایی دارید. برندسازی شخصی از طریق متمایز کردن شما، باعث می‌شود که مورد توجه قرار بگیرید. بنابراین اگر به دنبال اعتمادسازی، ایجاد فرصت و متمایز شدن از سایرین هستید، برندسازی شخصی می‌تواند راه مناسبی باشد.

۴-مردم همیشه به صورت ‌آنلاین شما را دنبال خواهند کرد.

در عصر دیجیتال، برندسازی شخصی روش خوبی برای مطرح کردن برند خود در دنیای آنلاین است. با استفاده از شبکه‌های اجتماعی و موتورهای جست‌وجویی همچون گوگل، هر کسی می‌تواند تنها با چندتا کلیک به راحتی اطلاعات مورد نیاز خود را درباره شما و برندتان پیدا کند. در نتیجه، آگاهی از نحوه ارائه برندتان اهمیت زیادی دارد. برندسازی شخصی کمک می‌کند که نحوه دیده شدنتان را کنترل کنید و خود را در بهترین حالت ممکن نمایش دهید. امروزه حضور در دنیای آنلاین و شبکه‌های اجتماعی از بهترین راه‌های ارتباط‌گیری با دیگر افراد و معرفی برند خود است. بنابراین برندسازی شخصی برای مطرح شدن در عصر دیجیتال امروزی ضروری است.

برندسازی شخصی به چه دردی می‌خورد؟

در دنیای پرشتاب و رقابتی امروز، داشتن و ساختن یک برند شخصی و توسعه پرسونال برندینگ بسیار مهم‌تر از همیشه شده است. چه یک کارآفرین یا یک فری‌لنسر باشید و چه یک مدیر شرکت بزرگ یا کوچک، داشتن یک برند شخصی می‌تواند به شما کمک کند تا در میدان شلوغ رقابت برجسته باشید و به خوبی دیده شوید و فرصت‌های مناسب را جذب کنید. در ادامه برخی از مزایای مهم پرسونال برندینگ یا برندسازی شخصی را برمی‌شماریم.

افزایش اعتبار در تخصص خود:

یکی از مزایای کلیدی برندینگ شخصی، ایجاد و افزایش اعتبار در تخصصی است که یک شخص دارد. با ساختن یک برند شخصی قوی، می‌توانید مهارت‌ها، دانش و تجربیات خود را به گونه‌ای به نمایش بگذارید که به عنوان یک مرجع در حوزه کاری خود معرفی شوید. اگر شما یک کارآفرین، فریلنسر یا مشاور و کارشناس هستید، این مهم است که مشتریان شما بتوانند به شما اعتماد کنند و اطمینان داشته باشند که شما می‌توانید به وعده‌های خود عمل کنید.

زمانی که تخصص شما به همه بازار هدفتان اثبات شده باشد، احتمال اینکه مردم به شما اعتماد کنند و شما را دنبال کنند و از محصولات یا خدماتی که ارائه می‌دهید استفاده کنند بیشتر است. علاوه بر آن، داشتن یک برند شخصی قوی می‌تواند به شما کمک کند تا در حوزه فعالیت خود به رسمیت شناخته شوید و احترام بیشتری کسب کنید که می‌تواند به فرصت‌های بیشتری برای رشد و موفقیت منجر شود.

اعتمادسازی میان مخاطبان و مشتریان:

اعتماد یکی از مهم‌ترین اصول برای موفقیت در عرصه رقابتی شلوغ بازارهای کار است. هنگامی که یک برند شخصی کاملاً تعریف شده و منسجم و قابل اعتماد داشته باشید، می‌توانید یک ارتباط قوی با مخاطبان یا مشتریان خود ایجاد کنید که می‌تواند به وفاداری مشتریان و افزایش طیف مخاطبینتان کمک کند. شما با ایجاد یک پیام و تصویر ثابت و قوی که با ارزش‌ها و نقاط قوت شما همسو باشد، می‌توانید به مخاطبان خود نشان دهید که معتبر و قابل اعتماد هستید.

هنگامی که مخاطبان یا مشتریان شما به شما اعتماد دارند، به احتمال زیاد خدمات یا محصولات شما را به دیگران نیز توصیه می‌کنند که می‌تواند به گسترش دسترسی و نفوذ شما کمک کند. علاوه بر این، ایجاد اعتماد از طریق برندسازی شخصی می‌تواند منجر به روابط معنادارتر و طولانی‌تر با مشتریان یا مشتریان شما شود. در نهایت، وقتی از طریق برندسازی شخصی اعتمادی میان مشتریانتان برای خود ایجاد می‌کنید، پایه‌ای قوی برای رشد و موفقیت در حرفه یا کسب‌وکارتان ایجاد می‌کنید.

ساختن یک هویت منحصر به فرد و به یاد ماندنی:

در بازار شلوغ کسب و کارهای امروزی، ایجاد هویت منحصر به فرد و متمایز شدن از رقبا بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. اگر نتوانید خود را به مخاطبین نشان دهید و در ذهنتشان ماندگار شوید، رقبایتان این کار را می‌کنند. برندسازی شخصی می‌تواند با ایجاد تصویری واضح و ثابت از شما، این تمایز را به خوبی ایجاد و آن را نمایان کند و این کار با شناسایی نقاط قوت، ارزش ها و نقاط فروش منحصر به فردتان امکان‌پذیر است تا نزد مخاطبین و مردم به یاد ماندنی‌تر و شناخته‌شده‌تر شوید و فرصت‌های کسب و کاری بزرگ‌تری را به دست آورید. به طور کلی، ایجاد یک هویت منحصر به فرد و برجسته شدن از طریق برندسازی شخصی می‌تواند راهی قدرتمند برای رشد حرفه یا کسب و کار شما و رسیدن به اهدافتان باشد.

گسترش شبکه ارتباطات:

گسترش شبکه و فرصت های شما یکی دیگر از مزایای ارزشمند برندسازی شخصی است. هنگامی که یک برند شخصی قوی دارید، می توانید ارتباطات جدیدب به وجود آورید و افراد جدید و مقیدی را جذب کنید و دامنه دسترسی خود را به گروه‌ها و اشخاص مختلف گسترش دهید. با نشان دادن تخصص، شخصیت و علایق خود و ایجاد یک هویت در برندینگ شخصی می‌توانید افراد همفکر با خود را جذب و با آن‌ها همکاری کنید؛ افرادی که می‌توانند به شما در رشد حرفه یا کسب و کارتان کمک کنند.

همچنین در نظر داشته باشید که یک برند شخصی قوی می‌تواند به شما در گسترش فرصت‌هایتان کمک کند. همان‌طور که در کسب و کار خود بیشتر شناخته شده و مورد احترام قرار می‌گیرید، ممکن است متوجه باز شدن درهای جدیدی مانند سخنرانی، مشارکت یا پیشنهادهای شغلی که موجب رشد شما می‌شوند، شوید.

گسترش شبکه خود از طریق برندسازی شخصی می‌تواند به شما کمک کند تا با آخرین تکنیک‌ها و پیشرفت‌های مرتبط با رشته و کسب و کار خود آشنا شوید و به‌روز بمانید. به طور کلی، گسترش شبکه و فرصت‌های شما از طریق مراحل برندینگ شخصی راه قدرتمندی برای رشد شبکه حرفه‌ای و دستیابی به نتایج دلخواهتان است.

بهبود چشم‌انداز شغلی و کسب درآمد بهتر:

بهبود چشم انداز شغلی و پتانسیل کسب درآمد از مزایای قابل توجه برندینگ شخصی است. با ساخت یک برند شخصی قوی، می‌توانید ارزش و تخصص منحصر به فرد خود را به همه نشان دهید تا عملکرد و ذهنیت مربوط به شما برای کارفرمایان، مشتریان یا مشتریان بالقوه مطلوب‌تر و بهتر به نظر برسد. ساخت یک برندینگ شخصی خوب می‌تواند منجر به پیدا شدن فرصت‌های شغلی جدید، مشاغل پردرآمد یا قراردادهای پرسودتر شود. اصول برندینگ شخصی می‌تواند به شما کمک کند تا به عنوان یک رهبر فکری و متخصص و همچنین پیشرو در حوزه فعالیت و کسب وکار خود دیده شوید، که به دیده شدن، کسب اعتبار و شناخت بیشتر منجر می‌شود ایجاد پتانسیل درآمدی تنها یکی از این مزیت برندینگ شخصی است. هنگامی که یک برند شخصی قوی داشته باشید، می‌توانید در مورد هزینه‌ها یا حقوق بالاتر نیز مذاکره کنید، زیرا از همان ابتدا، ارزش و تخصص خود را به مخاطبان خود نشان داده‌اید. خلاصه مطلب این است که برندسازی شخصی می‌تواند راهی قدرتمند برای بهبود چشم‌انداز شغلی و پتانسیل کسب درآمد شما باشد.

افزایش حضور باکیفیت در بسترهای آنلاین و آفلاین:

در عصر دیجیتال امروزی، حضور قوی در بسترهای آنلاین مانند شبکه‌های اجتماعی، برای رشد حرفه یا کسب و کار شما ضروری است. با طراحی یک استراتژی برای پرسونال برندینگ آنلاین، می‌توانید تخصص، ارزش‌ها و شخصیت خود را به مخاطبان در سراسر جهان نشان دهید. این فرصت خوبی برای جذب مشتری، مخاطب، گسترش بازار هدف و سهم در بازار یا پیشنهادهای شغلی جدید باشد و همچنین می‌تواند به شما در شراکت‌های پرسود یا همکاری تجاری جدید کمک کند.

فراموش نکنیم که برندسازی شخصی می‌تواند به شما کمک کند تا حضور آفلاین خود را نیز تقویت کنید. با ایجاد یک تصویر و پیام ثابت و به یاد ماندنی، می‌توانید در رویدادهای صنعت و جامعه محلی خود شرکت کنید و روی آن‌ها و جامعه‌تان تأثیر بگذارید و با افراد همفکر خود ارتباط برقرار کنید، در معرض دید قرار بگیرید و فرصت‌های جدیدی ایجاد کنید. زمانی که حضور آنلاین و آفلاین خود را از طریق برندسازی شخصی تقویت می‌کنید، تصویری قدرتمند و قابل تشخیص برای خود می‌سازید که به شما کمک می‌کند تا در کسب و کار خود برجسته شوید و به اهداف خود برسید.

توسعه فردی و خودآگاهی:

در فرایند برندینگ شخصی، اساسا خود را تعریف کرده و به جهان معرفی می‌کنید. این فرایند که با  درون‌نگری و خوداندیشی عمیقی همراه است به شما کمک می‌کند تا خودآگاه‌تر شوید و نقاط قوت و ضعف، ارزش ها و اهداف خود را بهتر درک کنید و متوجه هدف وجودی خود شوید و به دنبال توسعه و پیشرفت، رشد و تجلی باشید. با تأمل در برند شخصی خود، می‌توانید زمینه‌های بهبود خود را نیز شناسایی کنید و اهدافی را برای رشد و توسعه شخصی تعیین کنید. این می‌تواند به اعتماد به نفس، وضوح و هدف بیشتر در زندگی شخصی و حرفه ای شما منجر شود.

مراحل پرسونال برندینگ

۷ قدم برای برندسازی شخصی موفق:

قدم اول: کشف کنید که چه کسی هستید.

برای طی کردن اصولی مراحل پرسونال برندینگ، باید از ابتدایی‌ترین نقطه آغاز کنیم. مهم‌ترین و ابتدایی‌ترین قدم در مسیر برندسازی شخصی موفق، شناخت خود است و این شناخت خود در قالب جملات فلسفی یا به معنای استعاری آن نیست بلکه معنای مشخص و واضحی برای آن تعریف شده است. شناخت خود یعنی: 

-دانستن این که چه چیزی به شما اعتبار می‌بخشد.

-شناخت نقاط قوت و توانایی‌های کار‌آمد خود

-آگاه بودن به نقاط تمایز میان خود و دیگران و دانستن نکات مهمی که شما را از دیگران متمایز می‌کنند

تنها در این صورت است که مشتریان، سرمایه‌گذاران، اسپانسرها یا شرکای تجاری می‌توانند شما را جدی بگیرند. چرا که داشتن این اطلاعات برای تعیین عناصر کلیدی برند شخصی شما اهمیت زیادی دارد، از جمله آن‌ها می‌توان به چشم‌انداز، داستان، پیام و ارزش برند شما اشاره کرد که هر یک اهمیت بسیار زیادی دارند.

با در نظر گرفتن میزان اهمیت این موارد، بدیهی است که تعیین کردنشان کار چندان ساده‌ای نباشد. سعی نکنید مستقیما در مقابل آنان قرار بگیرید. در عوض می‌توانید با تلاش به پاسخ دادن به پرسش‌های این‌چنینی آغاز کنید:

-ارزش‌های اصلی من چیست؟

-داستان من چیست و می‌خواهم چه پیامی را از طریق آن منتقل کنم؟

-آن‌چه که به آن علاقمندم چیست؟

-من چه مهارت‌هایی دارم؟

-چه چیزی است که مرا از رقبای خود متفاوت می‌کند؟

-آن‌چه که مرا از رقبایم بهتر می‌کند چیست؟

-چشم‌انداز من برای آینده چیست و تا ۵ سال آینده خود را کجا می‌بینم؟

-هدف این برند شخصی چیست؟

-من می‌توانم چه مشکلاتی را از میان مشکلات مخاطبین هدفم حل کنم؟

-چرا مخاطبین هدف من باید به پیامم گوش دهند؟

-چگونه و از چه طریقی می‌توانم پیامم را به شکلی تاثیرگذار منتقل کنم؟

-چه کسانی در مسیر رسیدن به اهدافم توانایی کمک کردن به من را دارند؟

هنگامی که به پاسخ این سوالات رسیدید (و در حالت مطلوب جواب خود را یادداشت کردید)، می‌توانید مراحل را ادامه دهید.

قدم دوم: دارایی‌های خود را تعیین کنید.

برای مرحله بعدی، شما می‌خواهید تمام آن اطلاعات خامی که در مرحله پیشین به دست آوردید را به دارایی‌های قابل استفاده تبدیل کنید. منظور از دارایی‌های مذکور، همان چیز‌هایی است که پایه‌های برند شخصی شما را شکل خواهند داد. برای ساده کردن این مرحله، اطلاعات خود را طبق موارد زیر مرتب و دسته‌بندی کنید:

صلاحیت

ارزش‌ها

اهداف

هویت

 

برای درک این که هر یک از آن‌ها چه کارکردی دارند و چگونه می‌توانند در دسته‌بندی به ما کمک کنند به تعریف دقیقی از هر کدام نیاز داریم.

صلاحیت:

صلاحیت، توانایی‌های شما برای رسیدگی به یک کار معین به شیوه‌ای موثر را در بر می‌گیرد. این شامل دانش و تجربه شما، مهارت‌های شما (هم مهارت‌های نرم و هم مهارت‌های سخت) و ویژگی‌های حرفه‌ای شما.

همه می‌دانیم که افراد (مشتریان، سرمایه‌گذاران و…) به شخصی که دارای مجموعه‌ای از مهارت‌های کارآمد و تجربه در حیطه خود است، راحت‌تر اعتماد می‌کنند. بنابراین شما می‌خواهید که برند شخصی شما منعکس‌کننده شایستگی و توانایی‌های شما باشد. به این ترتیب دسته ‪“صلاحیت‪ شما می‌تواند شامل هر یک از موارد زیر باشد: مهارت‌های ارتباطی و میان‌فردی، دانش فنی همچون تسلط بر کامپیوتر، مهارت‌های نوشتاری و…) یا مهارت‌های نرم مانند حل مسئله، ایجاد ارتباطات، و سازماندهی.

ارزش‌ها:

ارزش‌های شما نشان‌دهنده آن چیزی است که برندتان از آن دفاع می‌کند. این ارزش‌ها نمایان‌گر باورها و رهنمودهای زندگی شما است.

آن‌ها ویژگی‌ها و اخلاقیاتی هستند که روند تصمیم‌گیری شما را جهت‌دهی می‌کنند، اخلاق کاری و نحوه ارتباط‌گیری شما و دیگر موارد. برای مثال، یکی از ارزش‌های اصلی برند شما می‌تواند صداقت باشد. اگر همین‌گونه باشد، مشتریان یا همکاران شما این انتظار را دارند که این صداقت بخش جدایی‌ناپذیری از رفتارها، کارها و تصمیمات شما باشد. اگر این صداقت به خطر بیفتد و در حیطه عمل دیده نشود، تمام هویت برند شخصی شما نیز در خطر می‌افتد. به همین خاطر مهم است که ارزش‌هایی که تعیین می‌کنید تا حد زیادی واقع‌گرایانه و اجرایی باشند، در غیر این صورت در پایبندی به آن‌ها به مشکل خواهید خورد.

اهداف:

اهداف شما، دستاوردها، برنامه‌ها و نتایجی که برای آینده مد نظرتان است را در بر می‌گیرند. برای این که این اهداف تا حد امکان قابل دستیابی باشند، آن‌‌ها را به گونه‌ای تعیین کنید که مشخص و قابل اندازه‌گیری باشند. همچنین داشتن یک محدودیت زمانی می‌تواند در مسیر نزدیک شدنتان به این اهداف تاثیر به سزایی داشته باشد. اهداف شما می‌توانند در مسیر پیشروی حرفه‌ای برند شما دستخوش تغییر شوند!

برای مثال، خود را به عنوان یک اینفلوئنسر شبکه‌های اجتماعی تصور کنید. شاید در ابتدا، شما با هدف معرفی کردن برند خود و به دست آوردن پنج‌هزار فالوور در بازه زمانی ۶ ماه کار خود را آغاز کرده باشید. اما هنگامی که به آن هدف دست پیدا کنید، هدف شما ممکن است به پیدا کردن اسپانسرهایی تغییر کند که خواستار تبلیغ شدن محصولاتشان توسط شما باشند.

هویت:

هویت شما شامل چیز‌هایی است که برند شما را معتبر می‌سازد. همچنین این هویت شامل ویژگی‌های متمایزی که شما را نسبت به رقبایتان برتر می‌کند نیز است.

همان‌طور که قبلا اشاره شد، برای موفقیت یک برند شخصی، تمایز دادن برند خود از رقبایتان قدمی ضروری است.

هویت شما می‌تواند هر چیزی باشد که برند شما را منحصر به فرد می‌کند.

قدم سوم: تعیین بیانیه چشم‌انداز و بیانیه ماموریت برند خود

هنگامی که صلاحیت، ارزش‌ها، اهداف و هویت خود را تعیین کردید، می‌توانید خلق کردن برند شخصی خود را آغاز کنید.

اول شما باید ماموریت و بیانیه چشم‌انداز برند خود را مشخص کنید. شاید این سوال برایتان ایجاد شود که این به چه معناست؟

چشم‌انداز، اصلی‌ترین هدف شخصی، تجاری یا یک برند را در بلندمدت بیان می‌کند. اینچشم‌انداز علت اهمیت برند شخصی شما را توضیح می‌دهد و می‌تواند به تصمیمات شغلی شما کمک کند تا با مقاصد نهاییتان در یک راستا باشند. علاوه بر آن، چشم‌اندازی که به درستی تعریف شود، توانایی جذب مشتریان احتمالی و افراد هم‌فکر را دارد تا در پروسه حرفه‌ای برند شما همراهیتان کنند. چشم‌انداز شما در تمام مدتی که موقعیت شغلی خود را دارید ثبات می‌ماند و فقط ممکن است دچار تغییرات جزئی شود.

ماموریت خلاصه‌ای رسمی از اهداف و ارزش‌های یک شخصی یا کسب‌و‌کار است. ماموریت شما مشخص‌ کننده رویکرد شما در انجام وظایف زمان حال و تلاش شما برای رویارویی با چالش‌های آینده است. برخلاف چشم‌انداز، ماموریت دارای دامنه کوتاه‌مدت است و بازه زمانی محدودتری را در بر می‌گیرد.ماموریت شما بر روی اهداف زمان حال و نهایتا آینده نزدیک تمرکز می‌کند و می‌تواند در راستای اهداف برند شما یا مخاطبین هدفی که دارید دچار تغییر شود.

برای این که بتوانید هر دوی آن‌ها را برای برند شخصی خود تعیین کنید، می‌توانید مراحل زیر را دنبال کنید:

-برای مشخص کردن بیانیه چشم‌انداز برند خود، برنامه بلندمدتی که دارید (ترجیحا بالای ده سال)، مقاصد، ارز‌ش‌های اصلی و تعریف خود از موفقی را بنویسید. در بهترین حالت، بیانیه چشم‌انداز شما واضح، کوتاه و به یاد ماندنی خواهد بود.

-برای مشخص کردن بیانیه ماموریت خود، از دارایی‌ها و اطلاعاتی که از طریق پاسخ دادن به سوالات زیر به دست آورده‌اید استفاده کنید: کار من چیست؟ چه مهارت‌ها و تجربیاتی در انجام آن به من کمک می‌کنند؟ چه چیزی به من برای انجام کاری که دارم انگیزه می‌دهد؟

قدم چهارم: داستان خود را روایت کنید

داستان برند شخصی خود، راهی بی‌نظیر برای برقراری ارتباطی عاطفی با مخاطب هدفتان است.

در موردش فکر کنید. هنگامی که داستان پیش‌زمینه کسی و انگیزه او را برای انجام کارش و اتفاقاتی که او را به سمت تصمیم‌گیری‌ خاصی سوق داده است بدانید، احتمال همدردی با برند شخصی او برایتان بیشتر می‌شود و بهتر با آن ارتباط برقرار می‌کنید.

داستان یک برند به قدری اهمیت دارد که اگر دقیق و درست روایت شود، می‌تواند افراد خارج از محدوده مخاطب هدف را نیز جذب کند و علاقه و قدردانی آنان را به دست بیاورد.

برای مثال، شما حتی اگر در حیطه کامپیوتر فعالیت نکنید هم از داستان شگفت‌انگیز بیل گیتس و چگونگی راه‌اندازی شدن مایکروسافت توسط او در یک گاراژ کوچک شگفت‌زده می‌شوید.

با این که داشتن یک داستان برای برند شخصی اجباری نیست (به این معنا که اگر از پیش یک داستان ندارید، تلاش نکنید فقط محض داشتن آن، یک داستان ساختگی و جعلی روایت کنید)، اما قطعا می‌تواند تاثیر به سزایی در هویت برند شخصی شما داشته باشد و به آن اعتبار ببخشد. بنابراین اگر داستان جالبی دارید که قدم‌های شما در راه رسیدن به نقطه‌ای که اکنون در آن قرار دارید را تعیین کرده است، مطمئن شوید که آن را در برند شخصی خود جای می‌دهید. چرا که تاثیر به سزای این داستان بر روی مخاطبین شما ضمانت شده است.

قدم پنجم: برای برند شخصی خود یک هویت و تصویر خلق کنید

همان‌قدر که موفقیت برند شما به مهارت و دیدگاهتان بستگی دارد، کیفیت و پایداری حضور آنلاین شما و برندتان نیز در آن تاثیر می‌گذارد. بنابراین برند شما باید در شبکه‌های اجتماعی از پالت رنگی مشخص، لوگو و سبک خاصی پیروی کند تا در ذهن مخاطب ماندگار شود.

هنگامی که عناصر به خصوصی را برای برند خود استفاده می‌کنید، علاوه بر برند شخصی خود، مخاطبینتان را نیز در نظر بگیرید. این به شما کمک می‌کند که علاوه بر اعمال سلیقه شخصی خود در انتخاب عناصر زیبایی‌شناسی، رضایت مخاطبین خود را نیز جلب کنید.

تصور کنید که صاحب یک باشگاه ورزشی بودید و به جای استفاده از چراغ‌های چشمک زن و موسیقی با صدای بلند، فضا را تاریک می‌کردید و آثار موتزارت را پخش می‌کردید و به جای یک محیط ورزشی، فضایی شبیه به کتابخانه خلق می‌کردید.

حتی اگر خودتان شخصا از آن لذت می‌بردید، بدون شک مهمانانتان را شوکه می‌کردید.

منظور این مثال این است که یک برند شخصی موفق باید علاوه بر نمایان کردن هویت منحصر به فرد خود، انتظارات مخاطب را نیز برآورده کند. بنابراین شما باید هر دوی این‌ها را به عنوان هدف خود در نظر بگیرید. هنگامی که تمامی جوانب آن را بررسی کردید، خلق تصویر و هویت برند شخصی خود را آغاز کنید.

-عناصر بصری برند همچون لوگو، طرح، پالت رنگی، فونت استفاده شده، فرم، وب‌سایت و شبکه‌های اجتماعی، بسته‌بندی (در صورت وجود) و… از بخش‌های مهم اصلی هویت برند شما هستند. این‌ها تمام عناصری هستند ک باعث می‌شوند برند شخصی شما در ذهن مخاطب باقی بماند.

-تصویر برند شما علاوه بر عناصر بصری، شامل عناصر غیربصری همچون شهرت، تاثیرگذاری و… نیز می‌شود. این که شما می‌خواهید چگونه در ذهن‌ها باقی بمانید وابسته به تصویری است که برای برند شخصی خود خلق می‌کنید.

قدم ششم: راه‌های ارتباط و استراتژی‌های آنلاین خود را تعیین کنید

همان‌طور که قبلا به آن اشاره شد، اگر به خاطر همگانی شدن اینترنت و شبکه‌های اجتماعی نبود، برندسازی تا این اندازه مهم و تاثیرگذار نمی‌شد. آن‌ها دسترسی مستقیم به محصولات و افراد را در اختیار مشتریان، سرمایه‌گذاران و استخدام‌کنندگان می‌گذارند. هم‌زمان به شما این امکان را می‌دهند که تصویر برند خود را و آن‌چه که از آن دیده می‌شود را کنترل کنید. علاوه بر استفاده از وب‌سایت برای برند خود، می‌توانید از پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی همچون لینکدین، اینستاگرام، توییتر، یوتیوب و… نیز استفاده کنید

گرچه باید به خاطر داشته باشید که تنها حضور در این پلتفرم‌ها برای ماندگاری برند شخصی شما کافی نیست و برای اطمینان حاصل کردن از این که برند شما از اینترنت محو نمی‌شود به یک استراتژی دقیق و برنامه‌ریزی شده احتیاج دارید.

برای رسیدن به اهداف برند شخصی خود لازم است که مخاطبین هدف خود را با موضوعاتی که مربوط به برندتان است درگیر کنید. در غیر این صورت، حساب‌های شما در شبکه‌های اجتماعی کارکرد مفیدی نخواهند داشت و کمکی در راستای نزدیک شدن برند شخصی شما به اهدافتان نمی‌کنند.

یکی از روش‌هایی که به شما کمک می‌کند از شبکه اجتماعی استفاده سودمندتری داشته باشید تغییر کاربری اکانت خود به برند است.

قدم هفتم: تاثیرگذاری خود را ارزیابی کنید

آخرین مرحله برای تضمین موفقیت برند شخصی شما که از اهمیت بالایی نیز برخوردار است این است که شما میزان تاثیرگذاری برند خود را مورد ارزیابی قرار دهید. این مرحله از این جهت اهمیت دارد که می‌تواند دید شما را نسبت به نحوه عملکرد برند شخصی‌تان گسترده‌تر کند. این که آیا شما کار خود را به درستی انجام می‌دهید یا رویکردتان نیاز به تغییر دارد. اگرچه تغییر در طول زمان اجتناب‌ناپذیر است، برای مثال هنگامی که مخاطب هدف شما تغییر می‌کند یا یک بیانیه ماموریت جدید برای برند خود تعریف می‌کنید، ناگزیرید که به فکر اعمال یک سری تغییرات باشید.

اگر تاثیرگذاری برند شما در راستای دستیابی به اهداف مطلوب و ارزش‌هایتان نباشد نیز، می‌توانید به تغییر فکر کنید. این تغییرات می‌توانند در نحوه نمایش برند خود در شبکه‌های اجتماعی، استراتژی‌های تبلیغاتی و… باشند.

 خوشبختانه اکنون با امکاناتی که پلتفرم‌های آنلاین در اختیار شما قرار می‌دهند، این ارزیابی به راحتی انجام می‌شود. برای مثال، داشتن یک وب‌سایت این امکان را به شما می‌دهد که تعداد بازدید، میزان تعامل مخاطبین، تعداد دفعات جست‌و‌جو شدن، ترافیک تلفن همراه و دسکتاپ و موارد دیگر را بررسی کنید و به درک خوبی نسبت به سطح عملکرد خود برسید. همچنین می‌توانید بفهمید که مخاطبین شما از چه طریق شما را در پلتفرم‌های مختلف پیدا کرده‌اند (برای مثال مستقیما یا از طریق دیگر کانال‌ها در شبکه‌های اجتماعی و…).

ادامه مطلب

Contact Us

.

ما از کوکی ها برای بهبود تجربه مرور شما و ارائه محتوا و تبلیغات شخصی سازی شده استفاده می کنیم. با ادامه استفاده از وب سایت ما، با استفاده از کوکی ها مطابق با خط مشی کوکی ما موافقت می کنید.