برندینگ شرکتی
کسب و کارها به دنبال افزایش سهم بازار و اعتمادسازی میان مشتریان و مخاطبان خود هستند. یکی از بهترین راههای معرفی خود برای رسیدن به این هدف، برندسازی و ساخت یک هویت منحصر به فرد است. با توسعه فرایندها و استراتژیهای برندینگ شرکتی، میتوان این مسیر را هموارتر و راحتتر پیمود.
با کانون تبلیغاتی کروشه همراه باشید تا به پاسخ سوال برندینگ شرکتی چیست و چگونه یک برند شرکتی قوی ایجاد کنیم و بررسی اهمیت و مراحل برندینگ شرکتی بپردازیم.
برندینگ شرکتی چیست؟
برندینگ شرکتی یا برندینگ سازمانی یکی از انواع برندسازی است که بر هویت و نام برند و تصویر سازمانی تمرکز دارد. یک برند شرکتی به صورت کلی و در هر حالتی ارزشها، صدای برند و پیام آن را به مخاطبین منتقل میکند. کارشناسان بازاریابی معمولا استراتژیهای برندینگ شرکتی را بر اساس تصویر ذهنی مدیران، کارمندان و منابع انسانی طراحی میکنند و تلاش میکنند آن را توسعه دهند.
چرا باید برندینگ شرکتی خود را به کروشه بسپارید؟
برندینگ شرکتی حرفهای با تمام ویژگیهای ذکر شده، فرایندی عمیق و طولانی دارد و باید به دست افراد متخصص سپرده شود. تیم برندینگ کانون تبلیغاتی کروشه در بخش برندسازی، افراد مجرب و ماهر را گردهم آورده است تا در این امر بهترین خدمات را به شما ارائه کند.
تیم برندسازی کروشه قبل از هر چیز مشتریان و مخاطبان هدف را شناسایی و سپس پژوهشی بر صنعت، تاریخچه، رقبا و بدترینها و بهترینهای خوزه فعالیت برند انجام میدهد. پس از رسیدن به درک درست از برندینگ، به طراحی نقشه راه با تمام ویژگیهای لازم میپردازد.
قیمت و تعرفه برندسازی کروشه
امروزه با ورود هوش مصنوعی و ابزارهای طراحی آنلاین و خودکار، بسیاری تصور میکنند حالا میتوان رایگان یا با هزینه بسیار کم، فرآیند برندسازی را جلو ببرند. البته که میشود اما غیر ممکن است که هوش مصنوعی بتواند درکی از داستان و هویت برندینگ داشته باشد و فرآیند برندسازی انجام دهد که دل مخاطبین را به دست آورد و در ذهن آنها ماندگار شود.
برندسازی هنری است که برای انتقال پیام به کار گرفته میشود و نیاز به خلاقیت، درک بالا، دانش و هنر کافی دارد. شاید یک برند معمولی و عادی هم بتواند شما را به هدف اولیهتان برساند اما اگر هدفتان از داشتن برندی ماندگار و تمایز میان رقباست، باید برای آن بودجهای اختصاص دهید که شایستهاش باشد.
هزینههای برندینگ با توجه به هر کسب و کار و هر آژانس تبلیغاتی و طراحی میتواند متفاوت باشد اما فاکتورها و سنجههای مشخصی برای تعیین هزینههای طراحی لوگو وجود دارد که شامل موارد زیر است:
شهرت و اعتبار طراح (نمونه کارها)
عمق و ارزش تحقیقات (فرایند انجام کار)
نوع شغل (ساعتی/ قیمت ثابت/ فریلنسرینگ)
موقعیت طراح
تغداد مفاهیم و عناصر ایجاد شده برای طراحی و تجدید نظرها
موارد ارائه شده (وسعت کاعلاوه بر این موارد باید هزینههای مربوط به برندینگ مجدد، بازسازی، تولیدات و محوصلات و داراییهای جدید و.. را نیز در نظر بگیرید.
با این حال، لیست تعرفه و قیمتگذاری برندسازی را از سایت انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران دانلود کنید.
OUR WORK
Keep on Knowing
انتخاب درست نتیجه دانستن است
در تعریف سادهتر میتوان گفت که مردم این روزها دیگر علاقهای به خرید از کسب و کارها ندارند؛ در عوض این روزها مردم ترجیح میدهند تا از مردمی مانند خودشان با داستان و تصویر جالبتر خرید کنند که برندینگ شرکتی و برندینگ شخصی دقیقا برای همین هدف وارد دنیای بازاریابی و کسب و کارها شده است.
هویت و شخصیت برند منعکسکننده هدف شما از توسعه یک کسب و کار و ماموریت شما برای تاسیس یک برند و همچنین محصولات و خدماتی است که برند شما ارائه میدهند.
برندسازی شرکتی میتواند شامل هر عملی برای رسیدن به اهداف اصلی و بزرگ برند از جمله ترویج و تبلیغ ارزشهای برند و آشنایی با محصولات و خدمات برند و وفاداری به آنهاست. به صورت کلی اهداف برندینگ شرکتی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
متمایز کردن برند از باقی رقبا
تقویت استراتژیهای تبلیغاتی و بازاریابی برند و کسب و کار
تقویت و به ثبات رساندن جایگاه و موقعیت برند در بازار
افزایش سهم در بازار و وفاداری بیشتر مشتریان
افزایش کیفیت محصولات و خدمات به مشتریان
افزایش اعتبار و شهرت برند و شرکت
حفاظت از امور حقوقی
برند در برابر لوگو
برند و لوگو هر دو نماد و نشانهای از یک شرکت یا سازمان هستند اما هر کدام مفاهیم متفاوتی را تعریف میکنند که هر دو برای یک شرکت و تصویر آن مهم و اساسی هستند.
برند یک شرکت شامل تمام اهداف، ارزشها و محثولات و خدمات آن و … میشود که در نتیجه آن دایره بزرگتری از مخاطبان و پرسونای آنها، علت توجه آنها به شرکت و هویت آن را تشکیل میدهد. برای کسب اطلاعات بیشتر به بخش برندینگ در خدمات کانون تبلیغاتی کروشه مراجعه کنید.
این در حالی است که با دیدن لوگوی یک برند یا شرکت به برند و پیام آن توجه میشود و باعث تمایز شرکت از رقبا و جلب توجه مخاطبان به محصولات، خدمات و پیام برند در تبلیغات مختلف میشود.
عناصر اصلی طراحی استراتژی برندینگ شرکتی
درست است که هر بند و هر سازمان نسبت به دیگران متفاوت است و هویت خود را دارد اما همانطور که هر انسان نیز از دیگری متفاوت است و در جامعه در یک چهارچوب مشترک با سایرین زندگی میکند، هناصر اصلی طراحی استراتژی برای برندها عناصر و چهارچوبهای مشخصی دارد. هر شرکت توسط مجموعهای از اهداف و ارزشها هدایت میشود و در حالی که عناصر خاص هویت برند ممکن است متفاوت باشد، اجزای اصلی یک استراتژی برندینگ شرکتی حرفهای یکسان باقی میماند.
بازار: بهترین برندهای شرکتی بر پایه دانش عمیق بازاری که در آن خدمت میکنند تأسیس شدهاند. درک جایگاه یا صنعت شما برای تولید محصولات و خدمات مرتبط و موثر برای مخاطبان هدف بسیار مهم است. علاوه بر این، همانطور که شرکت شما رشد میکند، دانستن بازار شما تضمین میکند که میتوانید با روندهای پیش گرفته شده و تغییرات پیادهسازی شده سازگار شوید.
مخاطبان: یک برند قوی بر اساس دانش جامع از مخاطبان هدف که شرکت به آنها خدمات میدهد یا محصولاتی عرضه میکند، توسعه می یابد. موفقترین برندها مخاطبان خود را در بخشهای مختلف و موقعیتهای گوناگون میشناسند، آنها درک میکنند که جایگاه آنها با چه نوع دردسرها و مشکلاتی روبهرو است و در کل با پرسونای مخاطبان خود به خوبی آشنا هستند.
ثبات: برندها مفاهیمی پویا و زنده هستند. عناصر هویت کسب و کار شما، مانند لوگو و استراتژیهای بازاریابی و هویت بصری برند ممکن است در طول زمان تغییر کند. با این حال، ماموریتها و ارزشهای شرکت شما باید در طول عمر شما ثابت بماند. به عبارت دیگر، هویت برند یک برند موفق تحت هیچ شرایطی (مگر به صورت استثنا) نمیتواند و نباید تغییر کند. به منظور رسیدن به این هدف میتوانید با استفاده از اسناد مناسبی مانند برندبوکهای سازمانی برای راهنمایی تیم خود، این امکان وجود دارد تا این ثبات را در هر مرحله از انجام فرایندها حفظ کنید.
اهمیت برندینگ شرکتی
مردم اکنون واقعا به شرکتی که پشت محصولاتی که میخرند است، اهمیت میدهند و دلیل آن نیز رسانههای اجتماعی و شبکههای مجازی است که شفافیت شرکتها و عملکرد آنها را تا حد زیادی بالا برده است. حالا همهی افراد درباره رفتار و اهداف و حواشی مربوط به مشتریان، جوامع، دولتها، تامینکنندگان و ذینفعان و کارکنان میدانند حتی اخبار مربوط به آنها را دنبال میکنند و درباره آنها نظر میدهند.
شاید این مسئله در نگاه اول عاملی برای ایجاد دردسر به نظر برسد اما با برندینگ شرکتی حرفهای میتواند یک فرصت بزرگ برای هر سازمان پویا و پیشتازی باشد تا بتوانند با استفاده از رسانههای اجتماعی و دیگر پلتفرمها، شناخت برند خود را افزایش دهند و احساسات و ذهنیت مثبتی در ذهن مخاطبان ایجاد کنند.
برندسازی سازمانی یا برندینگ شرکتی با یک چشمانداز استراتژیک و اهداف واقعبینانه و روشن و همچنین با تیم و منابع انسانی متحد شکل میگیرد و در طول زمان و از طریق اقدامات هوشمندانه و ارتباطات تاثیرگذار میتواند توسعه یاسد و به رشد سازمان منجر شود. در ادامه به بررسی دلایل اهمیت مشاوره برندینگ شرکتی پرداختهایم که شامل موارد زیر است:
شخصیت شرکت:
برندینگ شرکتی اگر به درستی انجام شود، میتواند شخصیت یک کسب و کار را مشخص و نمایان کند. این شخصیت شامل تمام اجزای یک شرکت، از کارمندان تا ظاهر و بستهبندی محصولات و ویژگیهای خدمات تا هویت برند را شامل میشود و به مشتریان اجازه میدهد تا با دادن ویژگیهای قابل تشخیص و حتی انسانمانند، یک شرکت را شناسایی کرده و با آن ارتباط برقرار کنند. مشتریانی که بتوانند با یک شرکت ارتباط برقرار کنند، یک رابطه عاطفی و وابستگی مثبت میان آنها و شرکت ایجاد میشود و این ارتباطات قوی و معنادار منجر به وفاداری بیشتر و بالاتر مشتریان، افزایش سوددهی و فروش شرکت و تبلیغات دهان به دهان میشود که همگی بخشی از اهمیت برندینگ شرکتی و مزایای آن است.
برنامهریزی بلند مدت:
برندینگ شرکتی و توسعه یک شرکت مستلزم تعهد به یک برنامه و استراتژی بلند مدت برای بازاریابی و فروش محصولات و خدمات است. تمرکز بر آینده و در عین حال مدیریت عملیات روزانه به تمرکز بر کیفیت محصولات و خدمات، انگیزهدهی به کارکنان و ایجاد یک فضای کاری جذاب و پربازده و سوق دادن اعضای شرکت به سمت داشتن و پیشروی به سوی یک چشمانداز مشترک کمک میکند. برند شرکتی هم بر هسته اصلی شرکت و هم بر مشتریان تأثیر میگذارد.
شناسایی:
پالت رنگ، لوگو و تصاویر ثابت به مشتریان، شرکا و کارمندان و تمام مخاطبین برند این امکان را میدهد تا محصولات یا اطلاعات شرکت را فوری تشخیص دهند. این تصاویر به حفظ ثبات بین خطوط تولید، تغییرات نسخه های مختلف و بازارهای گوناگونی که شرکت در دست دارد کمک میکند و باعث ایجاد یک انسجام کلی میشود. شناسایی فیزیکی و ویژگیهای برند و شرکت به مشتریان اجازه میدهد تا به راحتی محصول یا خدمت یک شرکت را در یک بازار شلوغ و میدان رقابتی اشباع انتخاب کنند. برندینگ شرکتی حرفهای بر تصویر شرکت در ذهن مصرفکننده مؤثر است.
هدفگذاری:
برندسازی شرکتی به تیمهای برندینگ و بازاریابی شرکت کمک میکند تا به راحتی مناسبترین بخشها را برای تمرکز بر بازاریابی و توسعه انتخاب کنند. برندینگ شرکتی، سازمان را از نظر سبک زندگی، جغرافیا و عوامل اجتماعی-اقتصادی از دیگر برندهای رقیبت به نسبت ارزشها و هویت برند متمایز میکند. همچنین برندسازی سازمانی به مصرفکنندگان کمک میکند تا محصولاتی متناسب با نیازها، خواستهها یا خواستههای خود انتخاب کنند و زمانی که برند شما بتواند به صورت روشن و واضح اعلام کند که برای نیازهای مخاطبین، محصولات و خدمات خوبی ارائه میدهد، موفقیت برند حتمی خواهد بود و فروش برند افزایش پیدا خواهد کرد.
سهم بازار:
گسترش به بازارهای جغرافیایی جدید یا بخش های مصرف کننده چالش برانگیز است، به خصوص اگر رقابت در حال حاضر بالا باشد. نام تجاری شرکتی به هموار کردن راه برای افزایش سهم بازار شرکت از طریق گسترش ردپای محصول خود کمک می کند. یک برند شناخته شده و شناخته شده به تلاش بازاریابی کمتری برای فروش شرکت، محصولات و خدمات به بازار جدید نیاز دارد. یک تصویر برند قوی همراه با یک محصول مطلوب و باکیفیت ممکن است به یک بازار تثبیت شده نفوذ کند و به سرعت سهم بازار را به خود اختصاص دهد و سود شرکت را افزایش دهد.
خرید:
زمانی که برندینگ شرکتی به خوبی اجرا شود، تصمیمگیری خرید در مورد محصولات و خدماتتان برای مشتریان آسانتر میشود. آنها درک روشنی از عملکرد، مزایا و کیفیت محصولات شما دارند و این اطلعات و درک صحیح به همراه اطمینانی که از برآورده شدن نیازهایشان توسط برند، ریسک مشتریان و شک آنها را در خرید محصولات و خدمات شما به حداقل میرساند. یک برندینگ شرکتی قوی به شما کمک میکند تا روابط بلندمدت، هدفمند و معنادار با مشتریان خود ایجاد کنید. به یاد داشته باشید که مشتریان به خرید از شرکتهایی که به آنها اعتماد دارند ادامه میدهند، بنابراین تقویت مداوم ارزشهای برند در برابر مشتریان بسیار مهم است.
توزیع:
شما همچنین میتوانید حضور خود را در خردهفروشیها و توزیعکنندگان از طریق یک استراتژی برندینگ شرکتی به خوبی اجرا شده، تقویت کنید. خردهفروشان با اطمینان محصولات برندهای قوی را خرید و عرضه میکنند، زیرا میدانند که تقاضای مصرفکنندگان برای آن محصول زیاد است. استراتژی برندینگ شرکتی شما میواند منجر شود تا با تحریک تقاضای مصرفکنندگان به راحتی محصولات و خدمات خود را در سطوح مختلف بازار عرضه و توزیع کنید.
محصولات جدید:
یک برندینگ قوی معرفی محصولات و خدمات جدید ارائه شده توسط برند را آسان میکند. محصول جدید برند میتواند با استفاده از حداقل منابع زمانی و مالی به بهترین نتیجه برای معرفی دست یابد، چرا که شرکت ارائهدهنده آن از قبل با استراتژیهای برندینگ شرکتی توسعه یافته است و شاید این گزینه را بتوان از مهمترین اهمیتها و مزایای برندینگ شرکتی در نظر گرفت.
ارزش:
یک استراتژی برندینگ شرکتی حرفهای که به خوبی اجرا شده باشد، تضمین میکند که برند شما از طریق افزایش درآمد، بهبود توزیع و رشد از طریق محصولات و خدمات جدید، سهم موثری در سودآوری خواهد داشت. این به نوبه خود ارزش بیشتری برای سهامداران ایجاد میکند و جذب سرمایهگذاری و فرصتهای رشد آینده را برای شرکت مهیا میسازد.
منابع انسانی:
در اکثر مراحل برندینگ شرکتی، درک کارکنان ار اهداف شرکت و وفاداری به آنها بسیار اهمیت دارد. این درک به هر شرکت یا سازمان کمک میکند تا کارمندان خود را از هر دپارتمان با برنامهها و استراتژیهای خود همراه کنند.
چگونه یک برند شرکتی قوی ایجاد کنیم؟
توسعه یک برند شرکتی قوی مستلزم همکاری نزدیک با یک تیم حرفهای برای ارزیابی دقیق مأموریتها، ارزشها، چشمانداز، اهداف و عملکرد شرکت در هر بخش مرتبط است. با ما همراه باشید تا ادامه به سوال چگونه یک برند شرکتی قوی ایجاد کنیم؟ پاسخ دهیم.
بهترین و کوتاهترین جواب به سوال چگونه یک برند شرکتی قوی ایجاد کنیم و برندینگ شرکتی را بر سازمان خود اجرا کنیم، استخدام یک متخصص برندینگ به خصوص برندینگ شرکتی یا همکاری با یک شرکت بازاریابی و تبلیغات حرفهای است. استراتژیستهای مجرب و کاربلدی وجود دارند که میتوانند به کسب و کارهای مختلف در هر حوزه فعالیتی کمک کنند یا از رویکردهای مارکام و… کمک بگیرند تا استراتژی منحصر به فردی برای برند یا شرکت شما طراحی کنند و مشخص کنند سازمان چگونه باید خود را به مخاطبان گستردهتری از مصرفکنندگان، کارمندان و ذینفعان ارائه دهد. در ادامه به بررسی مراحل ایجاد برندینگ شرکتی و اجرای آن بر شرکت یا سازمان میپردازیم. در نظر داشته باشید که این مراحل برندینگ شرکتی از فرایندهای برندینگ موفقترین برندها استخراج شده است و جامع هستند و ممکن است برخی مراحل برای بعضی کسب و کارها کارآیی نداشته باشند.
مرحله ۱: تعیین اهداف
اولین گام در استراتژی برندینگ شرکتی، تعریف و مشخص کردن این است که دقیقا شرکت قصد انجام جه کاری را دارد. بسته به وضعیت کسب و کار و موقعیت شما در بازار، اهداف کسب و کار شما ممکن است متفاوت باشد. اگر یک شرکت جدید را تاسیس کردهاید و قصد دارید از همان ابتدا با برندینگ سازمانی پیش بروید، باید یک هویت جامع برای برند شرکتی خود تعریف کنید.
با این حال، اگر بعد از راهاندازی شرکت خود فعالیتهای برندینگ خود را پیش ببرید ، ممکن است لازم باشد با ممیزی از حضور و شهرت موجود خود در بین مشتریان شروع کنید. برخی از استراتژیهای برندسازی شرکتی نیز برای دستیابی به اهداف خاص طراحی میشوند. گاهی نیز ممکن است بخواهید موقعیت برند خود را تنظیم و جایگاه آن را ثابت کنید تا بتوانید با مشتریان جدید در بازارهای مختلف ارتباط برقرار کنید. همچنین ممکن است به این فکر بیفتید که چگونه میتوانید مأموریت و ارزشهای شرکت خود را به کارمندان و کارکنان بخشهای مختلف شرکت منتقل کنید تا بتوانید استعدادهای جدیدی را وارد گروه کنید.
مرحله ۲: تعریف هویت برند
گام بعدی پس از زمانی که اهداف شرکت خود را مشخص کردید، اغلب ایجاد یک جوهره اصلی برای برند شما است. قبل از اینکه بتوانید کار بر روی داراییهای بصری و کمپینهای بازاریابی و ورود (یا ورود مجدد) به بازار را شروع کنید، باید مشخص کنید که کسب و کار شما چیست و بازار فعلی شما در کجا و کدام مرحله قرار دارد. برای رسیدن به هویت برند نکات و عناصر زیر را در نظر داشته باشید. همچنین میتوانید به بخش هویت برند در خدمات برندینگ کانون تبلیغاتی کروشه مراجعه کنید.
ارزشهای شرکتی: ارزشهای شرکت شما بیانگر اصول اصلی کسب و کار شما و فلسفههایی است که برند شما را شکل میدهد. شما ممکن است متعهد به تولید محصولات پایدار و سازگار با محیط زیست باشید یا به مشتریان کمک کنید تا با خدمات عالی به اهداف خود دست یابند. تمام اینها ارزشهایی هستند که به شکل گرفتن هویت برند کمک میکنند.
ماموریت برند: هنگامی که ارزش های خود را به دست آورید، بیانیه ماموریت شما مسیر استراتژیک کسب و کار شما را مشخص می کند. اهداف بلندمدت سازمان شما را مشخص می کند و به مشتریان و کارمندان کمک می کند تا هدف برند شما و همچنین نحوه عملکرد شما را درک کنند. برای دنبال کردن اهداف خود
چشم انداز: بیانیه چشم انداز شما به تأثیری که می خواهید بر جهان داشته باشید و آنچه که کسب و کار شما در جهت رسیدن به آن تلاش می کند نگاه می کند. از آن برای الهام بخشیدن به کارمندان و حفظ تیم شما برای رسیدن به اهداف ثابت استفاده می شود.
مرحله ۳: تجزیه و تحلیل بازار
تجزیه و تحلیل بازار یکی از مهمترین اقدامات برای داشتن یک برند قوی و موفق است. تجزیه و تحلیل هر مرحله از برنامهریزی و پیادهسازی استراتژی لازم است نتایج و عملکردها بررسی، ارزیابی و تحلیل شوند تا بتوان آنها را بهبود بخشید و آن را به سطح ایدهآل نزدیکتر کرد. بنابراین لازم است تا به اندازه کافی برای تحلیل و ارزیابی عملکرد بخشهای مختلف و روندها و اقدامات مرتبطشان وقت گذاشته شود.
یکی از مؤلفههای مهم تجزیه و تحلیل برندینگ، تحقیق درباره رقبای برند یا شرکت است. شما باید بدانید که کدام شرکتها در حال حاضر مانند شما در میدان رقابت بازار حضور دارند تا بتوانید خود را از آنها متمایز کنید و از آنها پیشی بگیرید. همچنین میتوانید دریابید که آنها چه نوع محصولاتی را ارائه میدهند، چه ارزشهایی دارند و تجربه مشتری را چگونه ارائه میدهند. برای درک بهتر رقبا و شناخت آنها میتوانید از سوالات زیر کمک بگیرید:
رقبای اصلی شرکت چه کسانی هستند؟
وعده آنها به مشتریانشان چیست؟
آیا آنها به این وعده عمل میکنند؟
چگونه با مشتریان خود صحبت میکنند؟
مشتریان چگونه آنها را درک میکنند؟
چه فرصتهایی برای شکست دادن آنها وجود دارد؟
مرحله ۴: مشخص کردن مخاطبان و بازار هدف
پس از تعریف «چرا» و «چگونه» مدل کسبوکارتان، وقت آن است که به گروه مشتریان و مخاطبینی که قصد دارید به آنها خدمت کنید، فکر کنید. این افراد کسانی هستند که شما راه حل مسئله و نیازشان را ارائه میدهید و همیشه توجهشان به پیامهای شما جلب میشود یا باید تلاش کنید تا توجهشان را جلب کنید.
انجام تحقیقات گسترده درباره مخاطبین و پرسونای آنها و بررسی الگوهای مصرف و الگوهای رفتاری میتواند سرعت اثرگذاری استراتژیها را افزایش دهد و اجرای کمپینهای تبلیغاتی را تسهیل کند.
برای گسترش دانش خود درباره بازار هدف و مخاطبانتان میتوانید از گروههای متمرکز، مصاحبهها، نظرسنجیها و… استفاده کنید.
تا جایی که میتوانید در مورد ویژگیهای روانشناختی، جمعیت شناختی و رفتاری مشتریان خود اطلاعات جمعآوری کنید و این دادهها را به مجموعهای از شخصیتها و پرسونای آنها در پروفایل کاربران و مشتریان خود تبدیل کنید. حتی بسته به محصولات و خدمات مختلفی که ارائه میکنید، ممکن است نیاز به ایجاد چندین شخصیت مختلف داشته باشید.
مرحله ۵: اصلاح صدای یرند
با تحقیقاتی که تاکنون جمع آوری کردهاید، میتوانید دریابید که میخواهید چگونه با استفاده از شخصیت و لحن صدای متمایز برند شرکتی با مشتریان خود ارتباط برقرار کنید. صدای شرکت شما باید ارزشها، هویت و چشمانداز کسب و کار شما را منعکس کند. این موضوع باید به سرمایهگذاران و مشتریان کمک کند تا کسب و کار شما را به عنوان یک نهاد “انسانی” با ویژگیهای خاص خود ببینند.
صدای برند شما به تعریف تعدادی از داراییهای دیگر که برای ارتباط با مشتریان و مخاطبان خود استفاده میکنید و همچنین به شما در انتخاب نام مناسب برای شرکت و هر شعار یا تگ لاینی که میخواهید به طریق آن با مخاطبین خود ارتباط برقرار کنید، کمک کند. همچنین باعث میشود تا کارکنان خود را در مورد نحوه تعامل با مشتریان به صورت آنلاین و حضوری آموزش دهید.
صدای شما همچنین در تمام مطالب بازاریابی محتوایی شما نمایان میشود، کلماتی که استفاده میکنید، کانالهای بازاریابی که انتخاب میکنید و اشکال مختلف رسانههای دیگر و حتی لحن و میزان رسمی بودن آن همگی به چشم میآیند. یک راه خوب برای تعریف صدا و شخصیت این است که از خود بپرسید اگر کسب و کار شما یک شخص بود چه ویژگیهایی داشت؟
مرحله ۶: هویت بصری منسجم و ثابت
در کنار لحن صدا و شخصیت شما، هویت بصری از عوامل اصلی برای کمک به مخاطیان شماست تا آنها بتوانند شما را شناسایی و درک کنند و در ذهن بسپارند. در مقاله هویت بصری کانون تبلیغاتی کروشه میخوانیم: « هویت بصری برند یا Brand Visual Identity مجموعهای از تمام عناصر منحصر به فرد و سازنده برند است که باعث تداعی تصویر و جسی خاصی در ذهن مخاطبین و تمایز برند از سایر رقیبانش میشود.» بنابراین به هیچوجه نباید از اهمیت و تأثیر آن بر برند و کسب و کارتان، به خصوص برند شرکتی، غافل شد.
برخی از عناصر رایج و حیاتی برای داشتن بک برندینگ حرفهای و قوی شامل موارد زیر است:
طراحی لوگو:
لوگو اولین عنصر برند هنگام مواجه شدن مخاطبان و مشتریان با شماست و اولین برخورد همیشه تاثیرگذارترین برخورد است. مهم است که مخاطبان با دیدن لوگوی شما چه برداشت و تصوری از شما میکنند. لوگوی یک برند حرفهای باید شخصیت، چشم انداز و ماموریت شرکت را به مخاطبین برساند و در عین حال ساده و به یادماندنی باشد.
پالت رنگ برند:
رنگهایی که در بازاریابی شبکههای اجتماعی، لوگو و حتی وبسایت خود استفاده میکنید، همگی تأثیر عاطفی بر مخاطبان شما خواهند داشت و احساسات گوناگونی را برمیانگیزد. باید در انتخاب پالت رنگی برند شرکتی توجه داشته باشید که از چه رنگهایی و با چه هدفی استفاده میکنید.
تایپوگرافی:
مشابه انتخاب رنگها، تایپفیس یا مدل خط و فونتی که برای نشان دادن خود و برند و برای بازاریابی و تبلیغات استفاده میکنید، میتواند بر درک برند شما تأثیر بگذارند.
تصویرسازی:
نمادها، گرافیکها و حتی سبک عکاسی که برای برند خود استفاده میکنید نیز بر هویت بصری شما تأثیر میگذارد. از خود بپرسید که میخواهید چه نوع پیامی را با گرافیکهای وب سایت خود و محتوای بصری که به اشتراک میگذارید، منتقل کنید و سپس برای آن از تصویرسازیهای حرفهای استفاده کنید. به یاد داشته باشید که تأثیر تصویر بسیار بسیار قابل توجهتر از متن است.
ظاهر آفلاین:
درست است که در دنیای امروز، بسترهای دیجیتال بسیار پررنگتر هستند اما حضور آفلاین خود را در بازار دست کم نگیرید. ممکن است لازم باشد به عناصر برندسازی محصول مانند بستهبندی و نحوه نمایش اقلام به مشتریان فکر کنید. همچنین ارزش آن را دارد که به فضاهای اداری خود، لباسهایی که کارمندان میپوشند و سایر اجزای مشابه توجه کنید تا یک شرکت درجه یک و یک برندینگ شرکتی بینظیر را پیادهسازی کنید.
مرحله ۷: پیام برند
هنگامی که لحن صدا و هویت بصری خود را مشخص کردیدباید مشخص کنید که میخواهید چگونه با استراتژی ارتباطی خود پیام مناسبی را برای مشتریان، کارمندان و ذینفعان خود ارسال کنید. منظور از پیام برند این است که چگونه هدف، چشم انداز و پیشنهاد فروش منحصر به فرد خود را با مشتریان مناسب به اشتراک میگذارید و از چه سبکی برای بیان آن بهره میگیرید. برای اطمینان از اینکه پیام برند شما همیشه تاثیر درستی دارد، باید دید واضحی از آنچه شرکت شما را از رقبای موجود در فضای شما متمایز میکند داشته باشید. به عبارت دیگر، ارزش منحصر به فرد برند شرکتی شما چیست؟ مزیت یا ارزش اصلی کسب و کار شما برای مشتریان شما چیست و چرا بهتر از هر چیز دیگری در بازار است و چرا باید از محصولات و خدمات شما استفاده کنند؟
با داشتن یک پیام قدرتمند برای برندتان میتوانید به راحتی تبلیغات و بازاریابی خود را پیادهسازی کنید. پیامهای برند شما نیز باید در تمام استراتژیهای بازاریابی که استفاده میکنید سازگار و منسجم باشند. شما میتوانید مجموعهای از دستورالعملهای مربوط را داشته باشید تا اعضای تیم هر زمان که پستهای رسانههای اجتماعی، کمپینهای بازاریابی ایمیلی یا تبلیغات جدیدی تولید میکنند، از آنها استفاده کنند.
مرحله ۸: به کارگیری برندینگهای دیگر
نکته قابل توجهی که هنگام توسعه استراتژی برندینگ شرکتی باید در نظر بگیرید، فکر کردن به این است که چگونه شرکت شما برای همهی گروههای مخاطبان شما ظاهر میشود، نه فقط مشتریان شما. چگونه ارزش شرکت خود را به افرادی منتقل میکنید که ممکن است به تیم شما بپیوندند و به رشد شما کمک کنند؟
برندینگ کارفرمایی یکی از زیر مجموعههای مهم از برندینگ شرکتی است که به شرکتها در جذب استعداد و ایجاد تیم اجرایی مناسب کمک میکند و به این میپردازد که چگونه ارزشهای کسب و کار خود را به ماموریتی تبدیل کنید که تیم شما میتواند آن را پشت سر بگذارد. برندینگ کارفرمایی میتواند ارزش ویژه برند شما را افزایش دهد و حتی میتواند به شرکتها در جلب توجه سرمایهگذاران و سهامداران کمک کند.
مرحله ۹: مانیتورینگ، بهبود و توسعه
در مرحله آخر، بسیار مهم است که دانید برندینگ شرکتی یک اقدام همیشگی است و همیشه هم ظرفیتی برای بهتر شدن و توسعه دارد. بهترین برندها و شرکتها یک شبه به موفقیت نرسیدند؛ آنها به تدریج و در گذر زمان بهتر و بهتر شدهاند. برای اطمینان از اینکه پیام درستی را به مخاطبان انتقال میدهید و افزایش شهرت خود و کسب و حفظ اعتبار شرکت، باید به مانتیورینگ و گزارشگیری پیوسته تعهد داشته باشید تا پیشرفت کنید.
با پیشرفت تکنولوژی میتوانید سطوح رضایت مشتری، بازده تبلیغات و پروموتها و سطوح حفظ یا ریزش مشتری را کنترل کنید. همچنین استفاده از ابزارهایی برای ردیابی نحوه مراجعه مردم به کسب و کار شما به صورت آنلاین ارزش دارد. ابزارهایی که کمک میکنند خدمات مشتریان را به نحو احسن پیگیری کنید و انجام دهید. در عین حال، مطمئن شوید که به تغییراتی که به طور طبیعی در بازار شما رخ می دهد توجه کنید. نظارت بر روندهای اجرایی استراتژی برندینگ شرکتی یک امر حیاتی برای توسعه و بهبود برند است. به نحوه رشد رقبای خود توجه کنید و تحقیق کنید که چگونه خدمات یا محصولات خود را گسترش دهند و در صورت لزوم آماده سازگاری و رقابت باشید.
به عنوان مثال به آمازون نگاه کنید. این شرکت به طور مداوم نه تنها هویت بصری خود، بلکه استراتژی فروش خود را برای ارائه تجربیات راحتتر به مخاطبان هدف خود به روز کرده است تا ارزش خود را در صنعت حفظ کند و به وعده برند خود عمل کند.