نسخه آزمایشی!

هدف از پیاده‌سازی استراتژی برندینگ در کسب و کار چیست؟

استراتژی برندینگ

فهرست مطالب

دیوید اوگیلوی‌، موسس آژانس تبلیغاتی Ogilvy & Mather که به عنوان پدر تبلیغات و جادوگر تبلیغات یاد می‌شود، زمانی گفته بود: «اگر ثروت کافی برای ایجاد یک کمپین تبلیغاتی بزرگ را داشته باشید، به زودی خواهید دید که یک شرکت تبلیغاتی دیگر آن را خواهد دزدید؛ این امر آزاردهنده‌ای است اما اجازه ندهید نگرانتان کند. هیچکس تا به حال برندی را با تقلید از تبلیغات دیگران نساخته ‌است.» منظور او از این صحبت تفاوت برندها در شکل کلی اما تقلید آن‌ها از یکدیگر در استراتژی‌های برندشان است.

طراحی استراتژی برند برای هر کسب و کاری یک امر ضروری است. چرا که استراتژی برند بازار هدفی را برند در آن و برای آن فعالیت می‌کند و ارزش بازاری که خلق می‌کند را مشخص می‌کند. هر برند موفق معمولا برای هر نوع از فعالیت خود و حتی بخش‌های آن، استراتژی مجزایی را پیش می‌برد که باعث بهبود عملکرد آن می‌شود و تمایزی میان برند و دیگر رقبایش ایجاد می‌کند.

در ادامه به شرح چیستی استراتژی برندینگ، اهمیت و انواع آن می‌پردازیم؛ با کانون تبلیغاتی کروشه همراه باشید.

استراتژی برندینگ (Branding Strategy) چیست؟

استراتژی برند (Brand Strategy) رویکردی جامع است که در پس چگونگی شناسایی یک برند توسط مخاطبین و مشتریان و محبوبیت میان آن‌ها ایجاد می‌شود. همچنین چهارچوبی است که تعیین می‌کند کسب و کارها چگونه خود را به مشتریان بالقوه‌شان نشان دهند و در میان رقبا متمایز شوند.

در حقیقت اگر برند برا نحوه ارائه کسب و کار به جهان در نظر بگیریم، استراتژی برندینگ داربستی است که آن را نگه‌ می‌دارد و طی بلند مدت باعث توسعه و پیشرفت آن می‌شود و شامل عناصر و عوامل مختلفی است. استراتژی برند بسیار فراتر از عناصر هویت بصری و در راستای توسعه برندینگ است.

این رویکرد مفهومی شامل عناصر کلیدی برند مانند هویت بصری، شخصیت برند، جایگاه برند و … می‌شود.

اجزای اصلی استراتژی برندسازی

استراتژی برند بسته به نوع کسب و کار، جایگاه آن در بازار و قدرت و اندازه آن متفاوت است اما چیزی که در همه استراتژی برندینگ‌ها ثابت است، در ادامه به بررسی هر عنصر می‌پردازیم. هنگام تعریف این موارد، نکات هر یک را با نیازها و ترجیحات مخاطب هدف یا مشتری نهایی خود تنظیم کنید و در نظر بگیرید که چگونه ماموریت اصلی برند شما با نیازها و درخواست‌های مشتریان بالقوه‌تان در یک راستا قرار می‌گیرد و با توجه به آن، هدف برند خود را بر اساس نوع ارتباطی که به این نیازها پاسخ مناسبی می‌دهد مشخص کنید.

  • داستان برند

داستان برند شما روایتی است که برای انتقال لحظات مهم در داستان اصلی کسب و کارتان، باورها و ارزش‌ها و اهدافش استفاده می‌کنید. داستان برند باعث ایجاد ارتباط بین شما و پایگاه مشتریانتان می‌شود.

شما با اشتراک‌گذاری دلیل وجودتان، آن‌چه که برای آن ایستاده‌اید، آن‌چه به شما برای شروع و ادامه دادن مسیر الهام بخشیده است را به شکلی که مردم بتوانند درک بهتری از کسب و کارتان داشته باشند، ارائه می‌دهید.

استراتژی برندینگ (Branding Strategy) چیست؟

  • هدف برند

هنگام تعریف داستان برند، مشخص می‌شود که علت به وجود آمدن برند شما چیست و در همین راستا نیز می‌توان اهداف اصلی برند را کشف و مشخص کرد. قصد شما از حضور در بازار چیست؟ اقدام به راه‌اندازی این برند چه دلیلی داشت؟ همه‌ی این‌ها باعث می‌شود تا توجه مخاطبین به شما و اهدافتان بیشتر جلب شود.

چگونه می‌توان هدف کسب و کارتان را تعریف کنید؟

طبق گفته‌های Business Strategy Insider (منبع)

برای مشخص کردن اهداف برندتان دو منظر وجود دارد:

عملکردی: این هدف بر ارزیابی موفقیت برند در معیارهای تجاری و سرمایه‌داری آن است.

هدفمند: این هدف بر موفقیت تمرکز دارد و میزان توانایی انجام کارها و سوددهی برند را در نظر می‌گیرد.

  • صدا و لحن برند

صدا و لحن برند جزوی از هویت، شخصیت و منش کلی آن است و باید به آن  توجه کافی داشت. کلمات و عباراتی که یک برند برای برقراری ارتباط با مشتریان خود در رسانه‌های مختلف به کار می‌گیرد، صدای برند است که به تاثیرگذاری درون‌مایه پیام برند و انتقال بهتر آن کمک می‌کند.

لازم است تا یک برند همه‌ی مخاطبین خود را در نظر بگیرد تا بتواند بهترین ارتباط را با تمام آن‌ها برقرار کند.

  • طراحی و هویت بصری برند

از پالت رنگی گرفته تا فونت‌های استفاده شده در رسانه‌های ارتباطی مختلف و سبک عکاسی در وب‌سایت و پلتفرم‌ها، همگی زیرمجموعه‌ای از طراحی برند هستند که علاوه بر هویت برند شما، سطح سلیقه و بینش شما را نیز نمایان می‌کند.

طراحی برند بخشی از هنر است و مانند آن می‌تواند در افراد واکنش عاطفی ایجاد کند. یک مشتری بالقوه ممکن است برند شما را به دلیل نحوه بسته‌بندی و طراحی محصولاتتان یا نوع حضورتان در شبکه‌های اجتماعی یا سبکی که در طراحی گرافیکتان به کار گرفته‌اید دوست داشته باشد یا برعکس، از آن‌ها خوشش نیاد و جذبش نشود.

برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره می‌توانید به بخش خدمات کروشه و بخش طراحی هویت بصری برند مراجعه نمایید.

  • ارزش برند
بیشتر بخوانید:  روش‌های بودجه بندی و محاسبه هزینه‌ی آژانس‌های بازاریابی

هر چیزی که داستان به وجود آمدن برند شما و اهدافش را شکل دهد، جزوی از ارزش برندتان تلقی می‌شود. ارزش برند شما به کسب و کارتان کمک می‌کند تا هنگام تصمیم‌گیری برای انجام هر اقدامی (از جمله همکاری با شرکت‌های دیگر، توسعه کسب و کار و…) بررسی کنید که آیا با ارزش‌های برند شما تطابق دارد یا خیر و آیا مشتریان بالقوه‌تان با شما ارزش‌ها و عقاید مشابهی دارند؟

ارزش‌های برند با دستورالعمل‌ها و بایدها و نبایدهایی تعریف می‌شوند که در هویت برند نقش دارند؛ بنابراین این عناصر را می‌توان در کتابچه راهنمای هویت برند یافت.

اجزای اصلی استراتژی برندسازی

  • انسجام برند

دقت کنید که یک برند موفق در هر زمینه‌ای که باشد، انسجام خود را حفظ می‌کند. فرمول انسجام تکیه بر متعلقات مشخص برند و دوری از هر آن چیزی است که با شخصیت برند فاصله دارد و به آن مرتبط نمی‌شود.

انسجام در هویت بصری، نوع همکاری، سبک و لحن برند و… همگی باید به شکلی باشد که با تغییرات جزئی که در ساهتار شرکت اتفاق می‌افتد، عوض نشود. البته باید حواستان را جمع کنید که این انسجام مانع پویایی برندتان نشود.

  • انعطاف‌پذیری و پویایی برند

با سرعت تغییر زندگی ارموزی به خصوص در بستر دیجیتال، سازگاری و پویایی بیشتر برند موجب موفقیت بیشتر آن خواهد بود. برندی که بتواند در هر محیط و با هر شرایطی انعطاف‌پذیری داشته باشد، از رقبایش پیشی می‌گیرد.

  • حس و حال برند

جو کلی و حس و حال یک برند، حسی است که می‌توان از فعالیت برند در هر بستری و به هر شکلی دریافت کرد. از بسته‌بندی تا وب‌سایت و شبکه‌های اجتماعی برند، همگی باید حال و هوای برند را حفظ کنند. اکثر استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های خلاق معمولا این فضا و حس و حال را بیشتر منتقل می‌کنند و این به تجربه کلی مشتریان از تعامل با برند کمک می‌کند و می‌تواند تأثیر بیشتر، ماندگارتر و به یاد ماندنی‌تری از خود به جا بگذارد.

  • تحلیل بازار و رقبا

این عنصر استراتژی برندینگ معمولا توسط متخصصین بازار و اقتصاد انجام می‌شود. در این مسیر باید شکاف‌ها و نیازهای بازار را ارزیابی کرد و نقاط ضعف و قوت رقبا را از آن استخراج کرد. سپس باید با دانش کامل از توانایی‌های برند، سعی کرد تا به بهترین شکل به نیازهای بازار پاسخ داد و از رقبا پیشی گرفت.

  • نیروی انسانی برند

نیروی انسانی هر شرکت از سرمایه‌های آن محسوب می‌شوند. مهم است که کارکنان هر بخش از برند در راستای استراتژی برند و برای توسعه آن قدم بردارند. همچنین زمانی که برند پیشرفت می‌کند، نیروی انسانی با افتخار بیشتری برای برند کار می‌کند و فرایند جذب و استخدام نیروی کاری برند نیز راحت‌تر می‌شود.

  • وفاداری

اگر از قبل افرادی وجود دارند که برندتان را دوست دارند، یک جا ننشینید و به آن‌ها در ازای این علاقه، پاداش دهید. این افراد به عنوان نماینده و سفیران شما در جامعه حاضر می‌شوند و درباره شما می‌گویند و می‌نویسند.

پرورش این وفاداری و توجه به آن به افزایش مشتریان بازگشتی منتهی می‌شود و سود بیشتری برایتان به همراه دارد. پس این وفاداری ارزش زمان و هزینه‌ای که برایش می‌کنید را دارد.

Branding Strategy

اهمیت استراتژی برند در کسب و کار

برند شما تنها هفت ثانیه فرصت دارد تا اولین تأثیر خود را بر مخاطبینش بگذارد. به همین دلیل این که داشتن یک استراتژی برند بسیار مهم است. استراتژی برندینگ نمایان‌گر هویت برند، تمایز آن از رقبای دیگر و اهداف و ارزش‌های برند است.

استراتژی برند را می‌توان در یک هدف کلی خلاصه کرد و آن «اطمینان از ضرر نکردن» است و این یعنی ترکیب تجارت مدرن و هنر برای توسعه برند.

داشتن استراتژی برند مانع از دست دادن مشتریان به رقبا می‌شود و به شما کمک می‌کند تا شکست نخورید و پیروز در میدان کسب و کارتان باقی بمانید و در مسیر موفقیت حرکت کنید و در شرایط خاص و موقعیت‌های بحرانی، بهترین عملکرد را داشته باشید.

همچنین یک استراتژی خوب برای یک برند قوی می‌تواند به وفاداری مشتریان، آگاهی از برند و کمک به بازاریابی دهان به دهان کمک کند و آن‌ها را افزایش دهد.

اگر شرکتی بدون استراتژی برندینگ فعالیت کند، درکی از ارزش‌ها، اهداف و چشم‌انداز برند خود ندارد و به همین ترتیب مخاطبین و مشتریانش هم درکی از آن‌ها نخواهند داشت. تیم و نیروی انسانی‌تان بدون انسجام و در مسیرهای متفاوتی حرکت می‌کنند که ممکن است در تعارض با یکدیگر قرار بگیرند یا همکاریشان دشوار شود.

علاوه بر این‌ها معرفی برند، تولید محتوا، هویت بصری و تبلیغاتتان همگی ناهماهنگ و به دور از معیارهای زیبایی‌شناختی می‌شود.

بنابراین مهم است که در برندینگ خود از استراتژی قوی و تاکتیک‌های کاربردی استفاده کنید تا بهترین نتیجه را داشته باشید. دقت کنید که مهم است تدوین استراتژی برند خود را به تیمی بسپارید که بتوانند با در نظر گرفتن تمام اجزای برند و دپارتمان‌ها، یک استراتژی دقیق درباره کلیات و هر بخش با جزئیات ارائه دهد.

بیشتر بخوانید:  تفاوت بازاریابی و تبلیغات تجاری چیست؟

هدف از پیاده‌سازی استراتژی برندینگ در کسب و کار

یرند هر شرکت از مهم‌ترین سرمایه‌های آن است. به طوری که گاهی ارزش یک برند با توجه بر واکنش مخاطبین نسبت به آن به قدری بالا می‌رود که بر کل شرکت تأثیر می‌گذارد.

عنصر جاودانگی برند و توسعه و رشد آن در داشتن یک استراتژی قوی برای هر اقدام و هر بخش آن است تا بتوان ارتباط مؤثری با مخاطبان داشت و آن‌ها را به سمت قیف فروش و تبدیل آن‌ها به مشتریان وقادار سوق داد.

همان‌طور که گفتیم، استراتژی برندینگ یک رویکرد حامع و بلند مدت است که به مخاطبین می‌گوید که برند شما چیست و چه اهدافی دارد و همچنین مزیت‌هایتان را نسبت به سایر رقبا برجسته می‌کند.

برای این کار نیاز است تا یک کارشناس یا متخصص برندینگ الگوی مصرف و رفتار مصرف‌کنندگان  و مخاطبین شما را بررسی کند و با توجه به درک برند و اطلاعات شما، استراتژی همه جانبه و سازگاری را طراحی کند تا بتوان اهداف را به راحتی دنبال کرد.

در حقیقت استراتژی برند مانند نقشه برای گشت و گذار در مسیری دور و دراز به نام بازاریابی است. یک برند باید بتواند با توجه به قابلیت‌های خود و تیمش یهترین و مناسب‌ترین نقشه را انتخاب و مانند آن عمل کند تا بتواند موفقیت خود را تضمین کند.

هدف از پیاده‌سازی استراتژی برندینگ در کسب و کار

انواع استراتژی برندینگ

انواع مختلفی از استراتژی برند وجود دارد و هر کدام در سطح جهانی نمونه‌های موفقی دارند. باید دقت کنید که قبل از کسب اطلاعات درباره انواع استراتژی‌ها لازم است برند خود را کاملا بشناسید و درک خوبی از آن داشته باشید تا بتوانید بهتربن استراتژی‌ها را برای برندتان برگزینید. البته نکته حائز اهمیت این است که هیچگاه یک استراتژی ثابت برای برندهای امروزی کافی نیستند. برند شما ممکن است در هر بخش دستورالعمل‌های منحصر به فرد و متفاوتی را داشته باشد و لازم باشد ترکیبی از استراتژی‌ها در بخش‌های مختلف آن پیاده‌سازی شود.

  • برندینگ شخصی (Personal Branding)

در استراتژی برندینگ شخصی از شهرت و محبوبیت سلبریتی‌ها و افراد مشهوری مانند بازیگران و کارگردانان سینما و تلویزیون، اینفلوئنسرها در شبکه‌های اجتماعی و دیگر افراد نام‌دار استفاده می‌شود زیرا آن‌ها بدون نیاز به تبلیغ نزد مردم آشنا و محبوب هستند.

یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های استراتژی برندینگ شخصی، ایلان ماسک است. او بنیان‌گذار و مدیرعامل شرکت‌ها و سازمان‌های عظیمی مانند اسپیس‌ ایکس و تسلا و مالک شرکت توییتر (ایکس امروزی) است.

او با پروموت کلاه‌های بیسبال شرکت Boring هم به فروش و سوددهی این شرکت کمک کرد و هم توانست حدود یک میلیون دلار سود دریافت کند.

بیلی آیلیش نیز از این نوع استراتژی استفاده کرده است و محصولاتی را که تبلیغات آن را بر عهده می‌گیرد را به سبک خودش پروموت می‌کند.

  • برندنینگ شرکتی (Corporate Branding)

برخلاف استراتژی پرسنال برندینگ، برندینگ شرکتی، از شهرت شرکت استفاده می‌کند تا برندی قابل اعتماد یسازد.

در حقیقت زمانی که یک سازمان یا شرکت در فکر برندسازی و توسعه آن هستند، اهداف و ارزش‌هایی که برای مخاطبین جذابیت دارد را به برند نیز منتقل می‌کنند تا تداعی‌گر آن در برند باشد.

نکته مهم در این نوع از استراتژی برندینگ این است که مخاطبین خود را بشناسید و طبق ارزش‌های آنان قدم بردارد.

برای مثال برندهای H&M و Levi’s هر دو یک دسته از محصولات پوشیدنی را ارائه می‌دهند اما برند Levi’s پایه‌های خود را بر اساس ارزش‌های مخاطبین لوکس‌پسند و گران قیمت پوش بنا کرده است و H&M پوشاک را برای کسانی ارائه می‌کند که توان برای همه قابل خرید باشد.

مثال مشابه در این موضوع برند خودروسازی استون مارتین (به عنوان یک برند لوکس) و تویوتا (به عنوان یک برند متوسط) است.

نکته دیگر در این سبک از استراتژی این است که بتوانید شرکت خود را به شکلی درآورید که برای مشتریان و نیروی انسانیتان احساس تعلق خاطر و افتخار ایجاد کنید.

  • برندینگ محصول (Product Branding)

استراتژی برندینگ محصول بر نیازها و دغدغه‌های مصرف‌کنندگان تمرکز دارد و محصول برند را به شکلی هدف قرار می‌دهد که در نظر مخاطبین راه‌حلی مناسب برای نیازها و مشکلاتشان باشد. از ملزومات این استراتژی، شناخت دقیق مخاطبان برند و بررسی کامل الگوی مصرف آنان است.

از بهترین مثال‌ها در این راستا می‌توان به بیسکوییت اوریو اشاره کرد. شرکت مادر این برند در سال ۱۹۹۶ تصمیم گرفت علاوه بر پخش محصولاتش در آمریکا، بیسکوییت‌هایش را در یکی از پرجمعیت‌ترین کشورها یعنی چین نیز به فروش برساند اما این نقشه با شکست ناخوشایندی مواجه شد.

برای پیدا کردن علت، این شرکت یک راه ارتباطی با مشتریان چینی‌اش ایجاد کرد و متوجه شد بیسکوییت‌های اوریو برای چینی‌ها بسیار شیرین و گران هستند و این شرکت متوجه دلیل شکست در فروش به مردم چین را متوجه شد.

بیشتر بخوانید:  صفر تا صد تبلیغات هدفمند

کاری که پس از آن انجام داد ساده بود: این بار بیسکوییت‌های اوریو با شیرینی کمتر و اندازه‌های کوچک‌تر برای قابل خرید شدنش تولید شد و توانست با تبلیغات و بازاریابی مناسب، به فروش خوبی برسد.

انواع استراتژی برندینگ

  • برندینگ خدمات (Service Branding)

استراتژی برندینگ خدمات تمرکز برند را بر سرویس و خدماتی قرار می‌دهد که تمام تیم به مراجعان ارائه می‌دهند. تجربه‌ای که از سناریو پشتیبانی تا تعاملات آنلاین یا تلفنی برای مشتریان خود می‌سارید، همگی بخشی از استراتژی برندینگ خدمات است و از زمان ورود تکنولوژی به دنیای بازاریابی و کسب و کار، برندینگ خدمات بسیار پیشرفته‌تر و کامل‌تر شده است.

  • برندینگ مشترک (Co-Branding)

یکی دیگر از استراتژی‌های کاربردی برای برندها، برندینگ مشترک یا مشارکتی است که در آن حداقل دو برند با یکدیگر همکاری می‌کنند و خدمت یا محصول مشترکی را به بازار ارائه می‌دهند.

این استراتژی به برخی برندها کمک می‌کند که با هویت خودشان اما در کنار یکدیگر قوی‌تر به نظر برسند و مخاطبین جدیدی جذب کنند.

از نمونه‌های موفق این برند می‌توان به Nike Plus اشاره کرد. این برند حاصل همکاری دو غول در صنعت ورزش و دیجیتال یعنی نایکی و اپل است که به کاربران خود امکان می‌دهد تا با ریتم ورزش خود آهنگ مناسب پیدا کنند و از امکاناتی مانند مربی ورزش و ارتباطات هوشمند استفاده کنند.

  • برندینگ نگرشی (Attitude Branding)

طی این استراتژی برند تلاش می‌کند تا نگرشی ویژه و احساسی خاص را در مخاطبانش به وجود آورد. در حقیقت این استراتژی از بازاریابی احساسی کمک می‌گیرد تا ارتباطی عاطفی میان برند و مخاطبینش به وجود آورد.

این نگرش می‌تواند مرتبط با سبک زندگی سالم، دوستی و محافظت از محیط زیست و… باشد. برند نایکی برای مثال باور دارد همه می‌توانند یک ورزشکار حرفه‌ای شوند و با این دیدگاه هدف خود را ترویج سلامتی و ورزش معرفی کرده است.

  • برندینگ توسعه برند (Brand Extension Branding)

افزایش فروش و جذب مخاطب جدید تنها برای برندهای کوچک و نوپا نیست. برندهای بزرگ‌تر نیز برای دستیابی به فروش بیشتر معمولا به سراغ این استراتژی برند می‌آیند و با توسعه دسته‌بندی محصولات یا خدماتشان به سوددهی خود می‌افزایند.

برای مثال اسنپ ابتدا تاکسی اینترنتی بود و سپس سفارش غذا را نیز به خدمات خود اضافه کرد و رفته رفته خدماتی مانند خرید اینترنتی از سوپر مارکت، بلیت مشافرت، خدمات درمانی و … را نیز به سوپر اپلیکیشن خود اضافه کرد.

  • برندینگ فرهنگی (Cultural Branding)

طی این استراتژی برندها یک هویت مثبت بر حسب فرهنگ مردمی که در مناطقی که خدمات یا محصولاتشون به فروش می‌رسد یا مناسبت‌های فرهنگی خاص ایجاد می‌کنند.

برای مثال بسیاری از برندها از فرهنگ ایرانی و تم هنری ایران برای جذب مخاطبین خود استفاده می‌کنند.

یا برند استارباکس در کشورهای مختلف تلاش کرده است تا کافه‌های خود را بر حسب  فرهنگ آن کشور دیزاین کند.

چگونه مناسب‌ترین استراتژی را برای برند خود برگزینید؟

  • برندینگ بدون برند (No-Brand Branding)

این نوع استراتژی به برندینگ مینیمالیستی (minimalist branding) نیز شناخته می‌شود، از طراحی‌ها و مخصولات و خدمات ساده‌ای استفاده می‌کنند و به همین شکل نیز میان دنیای شلوغ امروزی دیده می‌شوند و در ذهن می‌مانند.

نمونه برجسته استراتژی بدون برند، وب‌سایت Brandless است که در آن از رنگ‌ها و طراحی‌های ساده‌ای استفاده شده است که هدفش تهیه خوراکی و مواد غذایی با قیمت مناسب و قابل دسترس است.

برای کسب اطلاعات بیشتر درباره انواع برندینگ اینجا کلیک کنید.

چگونه مناسب‌ترین استراتژی را برای برند خود برگزینید؟

هیچ استراتژی ثابتی برای همه برندها در همه صنعت‌ها وجود ندارد و هر برند با توجه به معیارها و سنجه‌هایی می‌تواند بهترین استراتژی را انتخاب کند. در ادامه به ذکر مواردی که می‌تواند در انتخاب استراتژی مؤثر باشد پرداخته‌ایم که قبلا به صورت کلی در بخش عناصر استراتژی به آن‌ها اشاره کرده‌ایم.

اهداف برند: آن‌چه را که می‌خواهید به دست آورید برای خود تعریف کنید. این هدف می‌تواند افزایش آگاهی درباره مسئولیت اجتماعی برند باشد یا برجسته‌ کردن و ارتقای یک عنصر خاص در محصولات یا خدمات شما.

مخاطب هدف: مهم است که بدانید از طریق برند خود می‌خواهید به چه کسانی دست پیدا کنید. لازم است تا برای هر گروه هدف پرسونای مشخصی بسازید تا علایق و نیازهای آنان را درک کنید و بر اساس این اطلاعات از تکنیک‌هایی استفاده کنید که آنان در قیف فروشتان قرار بگیرند و به مشتریان وفادارتان تبدیل شوند.

هویت برند: باید بسنجید که کدام استراتژی در چارچوب‌های هویتی برندتان بهتر عمل می‌کند و فرصت بهتری برای ارائه شما به مخاطبین ایجاد می‌کند  و با شما سازگار و هماهنگ‌تر است.

صنعت و کسب و کار: درباره چشم‌انداز رقابتی و میدان رقابت در کسب و کار و بازار خود تحقیق کنید و ببینید کدام استراتژی ها برای برندهای رقیب بهتر عمل کرده‌اند و شما چگونه می‌توانید بهتر از آن‌ها عمل کنید.

برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره برای استراتژی برندینگ می‌توانید با تیم مشاورین برندینگ کانون تبلیغاتی کروشه تماس بگیرید.

این مطلب را برای دوستانتان ارسال کنید.

[انتشار آگاهی اولین قدم از خرد است]

بیشتر درباره‌ی این موضوع بدانید!

کاربرد cta چیست؟
اگر به وب‌گردی علاقه دارید، در وب سایت‌های مختلف گزینه‌هایی نظیر اطلاعات بیشتر، مشاهده قیمت، افزودن به سبد خرید و موارد مشابه دیگر را دیده‌اید؛ احتمالا برایتان جالب باشد که به این موارد Cta می‌گویند و به منظور تعامل کاربر...
رپورتاژ آگهی چیست؟ از کجا رپورتاژآگهی بخرم؟
رپورتاژ، گزارشی بی¬طرفانه از محصولات و خدمات برندهای گوناگون است که برای انتقال پیام به مخاطب در رسانه¬ها منتشر می¬شود. (رسانه می¬تواند برنامه تلویزیونی و یا یک وب سایت باشد) مدیران رسانه در ازای انتشار گزارش مبلغی را از شرکت¬ها...
بلاگ کروشه18 بهمن
روابط عمومی که اغلب در فضاهای حرفه‌ای به PR معروف است ۶۳٪ ارزش اکثر شرکت‌های امروزی را تشکیل می‌دهد. روابط عمومی یکی از جنبه‌های کلیدی کسب و کار شما است. اگر از مدیران کسب و کارها بپرسید که چگونه روابط...
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ما از کوکی ها برای بهبود تجربه مرور شما و ارائه محتوا و تبلیغات شخصی سازی شده استفاده می کنیم. با ادامه استفاده از وب سایت ما، با استفاده از کوکی ها مطابق با خط مشی کوکی ما موافقت می کنید.