بهترین راه های تبلیغات اینترنتی برای کسب و کارها

یادتان باشد که «بهترینِ» مطلق وجود ندارد؛ این موضوع در دنیای تبلیغات اینترنتی یا همان تبلیغات آنلاین (Online Advertising) هم صدق می‌کند. موفقیت در تبلیغات اینترنتی به سه عامل کلیدی بستگی دارد؛ هدف، بودجه و زمان. به زبان ساده‌تر، تبلیغات اینترنتی به‌معنای استفاده از بسترهای آنلاین مثل سایت یا شبکه‌های اجتماعی برای معرفی محصولات یا خدمات و جذب مشتریان جدید است.

با این تعریف، می‌توان گفت که تبلیغات اینترنتی یک نقشه راه دقیق دارد؛ بنابراین، اگر این نقشه راه درست طراحی و اجرا شود، کسب‌وکارتان در مسیر موفقیت قرار می‌گیرد. در این مطلب از مجله [کروشه] به کانال‌های تبلیغات اینترنتی و تبدیل کردن آن‌ها به موفقیت خالص می‌پردازیم.

نگاهی سریع برای انتخاب مسیر درست تبلیغات اینترنتی

• اگر لید B2B می‌خواهید ⟸ بازاریابی محتوایی + فرم × ایمیل یا پیامک
• اگر فروش فوری می‌خواهید ⟸ تبلیغات جست‌وجو یا ریتارگتینگ + صفحه فرود آماده
• اگر برندآگاهی می‌خواهید ⟸ تبلیغات ویدئویی، نمایشی یا همسان + فرکانس کنترل‌شده
• نکته کلیدی: بدون صفحه فرود یا لندینگ پیج (Landing Page) و ردیابی داده‌ها، هیچ کانالی واقعاً «بهترین» نمی‌شود!

کانال‌های اصلی تبلیغات اینترنتی

وقتی صحبت از تبلیغات اینترنتی می‌شود، باید بدانیم که هر کانال ویژگی و کارکرد خاصی دارد. انتخاب درست کانال به هدف، بودجه و حتی مرحله‌ای از قیف بازاریابی که در آن قرار دارید بستگی دارد. در ادامه با ۷ کانال اصلی تبلیغات اینترنتی آشنا می‌شوید:

1. تبلیغات جست‌وجو (Search Ads): شکارِ قصد خرید؛ مناسب فروش فوری

تبلیغات جست‌وجو یا اصطلاحاً سِرچ اَدز، یکی از انواع کمپین‌های تبلیغاتی گوگل ادز (Google Ads) هستند. با کمک این تبلیغات، دقیقاً در لحظه‌ای که کاربر به دنبال محصول یا سرویس شماست، جلوی چشم او قرار می‌گیرید. این روش بیشترین نرخ تبدیل را دارد؛ چونکه کاربر واقعاً می‌خواهد خرید کند.

به‌عنوان مثال، کاربری را در نظر بگیرید که عبارت «خرید کفش ورزشی ارزان» را در گوگل جست‌وجو می‌کند. این موضوع را هم فرض بگیرید که شما فروشگاه کفش ورزشی دارید و اخیراً کمپین تبلیغاتی‌تان را راه‌اندازی کرده‌اید. اگر از تبلیغات جست‌وجو یا سرچ ادز استفاده کرده باشید، تبلیغ یا آگهی شما در نتایج جست‌وجوی گوگل ظاهر می‌شود. بنابراین، این شانس را دارید که کاربر را در همان لحظه به مشتری واقعی تبدیل کنید.

2. شبکه‌های اجتماعی (Social Ads): هدف‌گیری، تعامل، اجرای پروموشن

تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام و فیسبوک، این قابلیت را دارند که مخاطبان را بر اساس علاقه‌ها و رفتارشان هدف بگیرید. این نوع تبلیغات که نوعی از سوشال مدیا مارکتینگ به حساب می آیند؛ برای افزایش آگاهی مخاطبان نسبت به برند، تعامل و اجرای کمپین‌های تخفیفی بسیار کاربردی است. به‌عنوان نمونه، یک فروشگاه پوشاک می‌تواند با هدف‌گیری کاربران علاقه‌مند به مد و فشن، نرخ تعامل خود را چندین برابر کند.

3. تبلیغات نمایشی/همسان (Display/Native): مناسب آگاهی و بالای قیف

این نوع تبلیغات، با هدف معرفی برند و محصولات به مخاطبان گسترده، در بالایِ قیف بازاریابی قرار می‌گیرند. در واقع، این تبلیغات بیشتر برای آگاه‌سازی کاربران و جذب آن‌ها به سمت برند شما طراحی شده‌اند.

• تبلیغات دیسپلی (Display Ads): این نوع تبلیغاتِ گوگل، همان بنرها، تصاویر و ویدئوهایی هستند که در سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها نمایش داده می‌شوند. این تبلیغات توجه کاربر را جلب و با یک کلیک، آن‌ها را به سمت وب‌سایت یا صفحه محصول شما هدایت می‌کنند.
• تبلیغات همسان (Native Ads): تبلیغات همسان، از نظر ظاهری و محتوایی کاملاً شبیه به محتوای اصلی سایت یا پلتفرمی هستند که در آن نمایش داده می‌شوند. مثلاً یک مقاله تبلیغاتی در سایت خبری که با همان فونت و ساختار سایر مقالات سایت نوشته شده، یک تبلیغ همسان است. با این روش، پیام خود را به شکلی طبیعی به مخاطب می‌رسانید.

4. تبلیغات ویدئویی: داستان‌گویی و تاثیرگذاری عمیق

ویدئوها بهترین ابزار برای روایت داستان برند و انتقال پیام‌های احساسی هستند. این نوع تبلیغات معمولاً در یوتیوب، اینستاگرام و سایر پلتفرم‌های ویدئویی، که برای ویدئو مارکتینگ مناسب هستند، نمایش داده می‌شوند. برای مثال، برند سن‌ایچ یا رانی با تولید ویدئوی خلاقانه، ارتباط عاطفی و ماندگاری با مخاطبان ایجاد کرده‌اند.

5. ریتارگتینگ (Retargeting): برگرداندن بازدیدکنندهٔ مُردد؛ نرخ تبدیل بهتر

بسیاری از کاربران وارد سایت شما می‌شوند، اما خرید نمی‌کنند. تبلیغات ریتارگتینگ کمک می‌کند که آن‌ها را دوباره هدف بگیرید و به خرید کردن ترغیب کنید. مثلاً فرض کنید که کاربر، محصولی را در سبد خرید رها کرده است. تبلیغات ریتارگتینگ، این سبد خرید را به او یادآوری می‌کند تا دوباره به سایت برگردد و خریدش را تکمیل کند.

6. کمپین‌های همکاری با اینفلوئنسرها؛ اعتماد و توصیه اجتماعی

کمپین‌های همکاری با اینفلوئنسرها، به اعتمادسازی بین برند و مخاطب کمک می‌کند. مردم معمولاً به توصیه افراد مورد علاقه خود بیشتر اعتماد دارند تا تبلیغات مستقیم. برای مثال، معرفی یک محصول آرایشی توسط بلاگر محبوب حوزه زیبایی می‌تواند، فروش شما را چندین برابر بالا ببرد. میتواند حتی از استراتژی همکاری در فروش هم در این مواقع استفاده کنید.

7. تبلیغات ایمیلی یا پیامکی: هدفمند + پروموشن‌های زمان‌دار

ایمیل مارکتینگ و پیامک (SMS)، هنوز هم از کانال‌های بسیار مؤثر برای نگهداشت مشتری هستند. این ابزارها برای اطلاع‌رسانی تخفیف‌ها، یادآوری خرید یا بازگرداندن مشتریان غیرفعال کاربرد دارند. به‌عنوان مثال، ارسال پیامک «تخفیف ۲۴ ساعته برای خرید پلی‌استیشن 5»، پتانسیل فروش فوری را به وجود می‌آورد.

انتخاب کانال بر اساس هدف: ۳ سناریو با اهداف متفاوت

انتخاب کانال تبلیغاتی، همیشه به هدف اصلی شما بستگی دارد. مثلاً گاهی هدف‌تان فروش فوری است و گاهی همه فعالیت‌ها روی برندسازی متمرکز می‌شوند؛ بنابراین، مسیرها کاملاً متفاوت هستند. برای همین، سناریوهای آماده کمک می‌کنند که بدون سردرگمی و آزمون‌وخطای زیاد، مسیر درست را پیدا کنید.

در ادامه، 3 سناریوی کلیدی را می‌بینید که برای انتخاب کانال تبلیغاتی مناسب هستند:

1. سناریوی فروش فوری (e-commerce)

برای فروش فوری، تبلیغات جست‌وجو یا سرچ اَدز، بهترین نقطه شروع است؛ چون دقیقاً کاربرانی را هدف می‌گیرد که قصد یا نیت خرید دارند. ترکیب سرچ ادز با ریتارگتینگ هم استراتژی هوشمندانه‌ای است؛ با این ترفند، کاربرانی که در لحظه خرید نکرده‌اند، دوباره برمی‌گردند و تصمیم نهایی را می‌گیرند.

به‌عنوان تیرِ خلاص، شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان مکمل عمل می‌کنند و تعامل بیشتری را رقم می‌زنند. مثلاً یک فروشگاه آنلاین لوازم خانگی با تبلیغات گوگل روی کلمه «خرید جاروبرقی ارزان» مشتری می‌گیرد. در ادامه، با ریتارگتینگ به سراغ مشتریان بالقوه می‌رود و نهایتاً در اینستاگرام پروموشن ویژه خود را معرفی می‌کند.

2. سناریوی لید B2B و خدمات تخصصی

اگر در حوزه B2B یا خدمات تخصصی فعالیت دارید، جذب لید از طریق محتوای همسان یا تبلیغات مبتنی بر محتوا مناسب است. این لیدها از طریق ایمیل یا پیامک پرورش داده می‌شوند تا به مشتری بالقوه واقعی تبدیل شوند.

ریتارگتینگ هم در این میان کمک‌حال شماست؛ در این مرحله، مخاطبانی که هنوز تصمیم نگرفته‌اند، دوباره به قیف فروش شما بر می‌گردند. مثلاً یک شرکت نرم‌افزاری در تهران، مقاله‌ای آموزشی درباره «مدیریت پروژه آنلاین» منتشر می‌کند. در ادامه، برای مخاطبان خود ایمیل راهنما می‌فرستد و با ریتارگتینگ دوباره یادآوری می‌کند که محصولشان آماده استفاده است.

3. سناریوی برندآگاهی و لانچ محصول

بهترین راه‌حل برای معرفی برند جدید یا لانچ محصول، استفاده از ویدئو و تبلیغات نمایشی یا همسان است. با این روش‌ها پیام تبلیغاتی‌تان در مقیاس وسیع پخش می‌شود. در مرحله بعدی، باید به سراغ شبکه‌های اجتماعی رفت تا تعامل مستقیم با مخاطب به وجود بیاید.

مثلاً یک برند نوشیدنی جدید می‌تواند، ویدئوی تبلیغاتی خودش را در آپارات و یوتیوب منتشر کند. همچنین، این فرصت را دارد که با بنرهای نمایشی در سایت‌های پُربازدید دیده شود؛ در ادامه، در اینستاگرام مسابقه یا کمپین تعاملی راه بیندازد و فروش خود را افزایش بدهد.

نکته مهم درباره بودجه و زمان‌بندیِ ساده (بدون عددِ قفل)

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات در تبلیغات اینترنتی این است که فکر کنیم، بودجه همیشه باید عدد ثابتی باشد. در واقع، مهم‌تر از عدد، تقسیم درست بودجه بین کانال‌های مختلف و زمان‌بندی هوشمندانه است. پیشنهاد می‌کنیم که ابتدا یک تست کوچک ۷ تا ۱۴ روزه اجرا کنید. در ادامه، داده‌ها را بررسی کنید و سپس به مقیاس بزرگ‌تر برسید.

به طور کلی، 3 الگوی ساده برای مدیریت بودجه به این شکل هستند:

• بودجه کم: ۴۰٪ روی کانال اصلی (مثلاً جست‌وجو)، ۳۰٪ آزمایشی (شبکه اجتماعی)، ۲۰٪ ریتارگتینگ و ۱۰٪ تست خلاقانه
• بودجه متوسط: ۴۰٪ کانال اصلی، ۳۰٪ نمایشی/ویدئو، ۲۰٪ ریتارگتینگ و ۱۰٪ برای تست پیام یا طراحی
• بودجه بالا: ۴۰٪ کانال اصلی، ۳۰٪ کانال‌های مکمل (نمایشی، ویدئو، اینفلوئنسر)، ۲۰٪ ریتارگتینگ و ۱۰٪ نوآوری یا تست کمپین تبلیغاتی جدید

چک‌لیست راه‌اندازی کمپین (۵ گامِ سریع)

قبل از اجرای هر کمپین تبلیغات اینترنتی، یک چک‌لیست داشته باشید تا چیزی از قلم نیفتد. به‌عنوان مثال، این ۵ گامِ سریع، همیشه پایه و اساس اجرای موفق یک کمپین هستند:

• داشتن هدف و ۱ یا ۲ KPI ساده (مثل CTR/CR/CPA): ابتدا مشخص کنید که هدف اصلی چیست؛ فروش، لید یا آگاهی؟ در ادامه، یک یا دو شاخص یا KPI ساده برای اندازه‌گیری انتخاب کنید تا سردرگم نشوید.
• طراحی پیام/پیشنهاد (مزیت، پروموشن، اثبات اجتماعی): باید مشخص باشد که چه چیزی یا چیزهایی شما را از رقبا متمایز می‌کنند. مثلاً استفاده از پروموشن یا اثبات اجتماعی (مثل نظر مشتریان)، اعتماد بیشتری را رقم می‌زند.
• طراحی لندینگ آماده (سرعت، فرم ساده، اعتمادسازی): صفحه فرود شما باید سریع لود شود و فرم ساده‌ای داشته باشد. همچنین، باید با اِلِمان‌های اعتمادسازی مثل نماد اعتماد (اینماد) یا نظر مشتریان تکمیل شود.
• جدی گرفتن ردیابی (UTM، رویداد تبدیل، ریتارگتینگ فعال): بدون ردیابی دقیق، هیچ داده‌ای برای بهینه‌سازی ندارید. بنابراین، استفاده از UTM و رویدادهای تبدیل در ابزارهایی مثل آنالیتیکس ضروری است.
• بهینه‌سازی هفتهٔ اول (بید/بودجه/کریتیو؛ نگه‌داشتن برنده‌ها): در همان هفته اول، کمپین را رها نکنید. بودجه، بیدها و خلاقیت‌ها را بررسی کنید؛ آنچه که جواب داده است را نگه دارید و بقیه را تغییر دهید.

اشتباهات رایج در اجرای تبلیغات اینترنتی

حتی بهترین استراتژی‌ها هم اگر با اشتباهات ساده اجرا شوند، نتیجه مطلوبی به همراه ندارند. بسیاری از کسب‌وکارها به دلیل نادیده گرفتن چند اصل پایه‌ای، هزینه‌های زیادی صرف می‌کنند؛ اما به بازدهی مورد انتظار نمی‌رسند.

در موارد زیر، به ۵ اشتباه رایج اشاره کرده‌ایم که باید از آن‌ها دوری کنید:

• لندینگ ضعیف که سرعت پایین یا پیام نامشخص دارد، باعث نابودی تبلیغات اینترنتی می‌شود.
• فرکانس بیش‌ازحد و آزاردهنده، کاربران یا مشتریان بالقوه را دِل‌زَده می‌کند.
• بودجه‌گذاری بی‌هدف و بدون تمرکز، هیچ کانالی را به موفقیت نمی‌رساند.
• نبودنِ UTM و ردیابی دقیق برای تحلیل نتایج، بزرگ‌ترین اشتباه است.
• پیام تبلیغاتی نامشخص یا چندپهلو، مخاطب را سردرگم می‌کند.

نقطه طلایی تبلیغات اینترنتی؛ یک جمع‌بندی و قدم بعدی!

تبلیغات اینترنتی زمانی موفق هستند که هدف، پیام، بودجه و ابزارهای ردیابی در کنار هم درست اجرا شوند. اگر می‌خواهید استراتژی اختصاصی خودتان را طراحی کنید، از تیم متخصص ما در آژانس تبلیغاتی کروشه کمک بگیرید. برای دریافت مشاوره یا چک‌لیست کاربردی راه‌اندازی کمپین، با ما از طریق 91009410 – 021 و 86031936 – 021 در ارتباط باشید.

سوالات متداول