تبلیغات در نگاه اکثریت در یک تیزر تبلیغاتی در تلویزیون یا شبکههای اجتماعی، بیلبورد، کاتالوگها و بروشورهایی خلاصه شوند که تنها برای آگاهیرسانی از وجود یک برند به وجود آمدهاند و خیلی سریع از ذهن افراد پاک میشوند. شاید هم از نظر برخی شبیه به یک فیلم یا داستانی درباره یک برند باشند؛ اما اگر عمیقتر نگاه کنیم، تبلیغاتی که تأثیر بیشتری روی ما (مخاطبین) گذاشتهاند فراتر از داستان یک برند یا یک فیلم تبلیغاتی یا بیلبوردی حاوی یک شعار بودهاند.
سوال و نکتهی مهم اینجاست که چه چیزی تبلیغ را از یک داستان فراتر میبرد؟ برای پیدا کردن پاسخ این سوال، نگاهی به ابزار گیمیفیکیشن در بازاریابی میاندازیم، زیرا کلمه کلیدی در پاسخ به این سوال، بازی است.
بازیوارسازی، چالشی کارآمد
بازیها مخاطبان را به تعامل وا میدارند و آنها را تا پایان همراهی میکنند. بازیها همواره فعال باقی میمانند و تا زمانی که بازیکنی برای بازی داشته باشند، ادامه دارند.
برخلاف داستانهای برند و فیلمها و بیلبوردهای تبلیغاتی آن که برای رفع دغدغه دیدهشدن برند توسط تبلیغکننده به وجود آمدهاند، بازیها در واقع شناسایی برند را در ذهن خواننده به یک چالش تبدیل میکنند؛ شاید علت این که رسانههایی مانند شبکههای اجتماعی برای تبلیغات کارکرد خوب و پربازدهی داشته است، همین موضوع باشد که شبکههای اجتماعی با فراهم کردن امکانات برای تعامل بیشتر کاربران با یکدیگر و حتی با خود شبکه، سبکی از بازی را به وجود آوردهاند.
برای تبدیل یک تبلیغ ساده به یک بازی لازم نیست که حتما یک بازی واقعی راه بیاندازید؛ بلکه شما میتوانید مواد خام تبلیغ خود را اعم از شعار یا داستان یا فیلم به گونهای ارائه دهید که مخاطب را درگیر کند و باعث تعامل او با تبلیغ شما شود.
گیمیفیکیشن (بازیوارسازی)، راهکاری با مزیت بسیار
استفاده از تکنیک گیمیفیکیشن برای بازاریابی مزایای بسیاری دارد. علاوه بر ایجاد نرخ تعامل چند برابری نسبت به سایر تبلیغات و ماندگارسازی برند در ذهن مخاطب، نرخ تبدیل زمانی CTA را نیز افرایش میدهد و حتی باعث میشود تا نادیده گرفته نشوید و افراد بیشتری مجذوب برند شما شوند.
راهکارهای مختلفی برای به کارگیری بازیوارسازی در بازاریابی وجود دارد. شما میتوانید با این تکنیکها از گیمیفیکیشن برای تبلیغات خود استفاده کنید:
- به مخاطبین خود مأموریتی بسپارید.
- چالشهای مناسب و همسو با محصول یا خدمت خود خلق کنید.
- به مخاطبین خود اجازه دهید تا بازی را با روش خودشان انجام دهند.
- مردم را کنجکاو کنید؛ بگذارید آنها همهجا به دنبال شما بگردند.
- گهگاهی مخاطبان خود را شگفتزده کنید.
- برایشان میدانی برای رقابت با یگدیگر ایجاد کنید.
استراتژی و چالشسازی،تفاوت تبلیغات و هنر
حقیقت دارد که هنر از مخاطب خود انتظار قدردانی و تحسین از مهارت و خلاقیت پشت آن دارد در حالی که یک تبلیغ، از مخاطب خود انتظار توجه به محتوا و تبدیل شناخت مشتری به فروش او را دارد؛ با این حال گاهی یک اثر هنری میتواند ذهنیتی درون بیننده ایجاد کند که او را به سمت انجام یک عمل همسو با افکار خالق آن بکشاند اما هنر و تبلیغات تفاوتهای عمده بسیاری دارند.
یکی از مهمترین تفاوتهای میان تبلیغات و هنر همین است. شاید در گذشته، استراتژی به عنوان تفاوت اصلی میان این دو مطرح شده باشد اما این روزها با تجربیاتی که از فضای مجازی به دست آوردهایم، در مییابیم که امکان ایجاد بستر برای تعامل و بازی از تفاوتهای بارزی است که بین هنر و تبلیغات وجود دارد.
در واقع در هر استراتژی مؤثری، ایدهها و امکانات طوری کنار یکدیگر قرار میگیرند که برای مخاطب شبیه یک بازی نامحسوس و طولانیمدت را تداعی کند.
به نظر شما وقت آن رسیده است تا بازیها جای قصهها را در دنیای تبلیغات بگیرند؟
دیدگاه خود را با کروشه در میان بگذارید.
بسیار جالب بود!