بزرگی گفته شما میتوانید در هر حوزهای که کار میکنید برایش ایدههای الهامبخش پیدا کنید. بله این حرف کاملا درست است و من هم با آن موافقم اما مشکل اینجاست که در برخی از حوزههای تخصصی همچون نوشتن یا طراحی گرافیکی شما به یک مسیر مستقیم نیاز دارید تا بتوانید به جایی که همیشه دلتان میخواست برسید.
در این مقاله قصد داریم به همین موضوع جذاب بپردازیم و ببینیم زمانی که خلاقیتمان ته میکشد چه کار میتوانیم بکنیم و از چه راهحلهایی میتوانیم برای برطرف کردن این مشکل عظیم استفاده کنیم. پس همراه ما باشید.
۱. با جمع ارتباط برقرار کنید:
هدفونی که همیشه روی گوشتان است را در بیاورید و وارد جامعه شوید. اگر کمی با دنیای اطرافتان تعامل داشته باشید میتوانید ایدههای الهامبخش متعددی پیدا کنید. اگر زیاد با برقراری ارتباط موافق نیستید و این کار را دوست ندارید باید در رفتارهایتان کمی تجدید نظر کنید.
زاویه دیدتان را عوض کنید. هدفون را از گوشتان در بیاورید و تبلت یا لپتاپتان را کنار بگذارید. قلم به دست شوید و به صحبتها و مکالمات افراد خوب گوش دهید. ببینید آنها نظرشان درباره کاری که انجام میدهید چیست. بینید آنها چرا چنین کفشی به پا کردهاند، چرا این مدلی لباس پوشیدهاند، دلیلشان برای برداشتن آن کیف چه بوده است.
به بخش های مختلف شهرتان سفر کنید تا ببینید افراد در کوچه و بازار و به هنگام منتظر ماندن برای اتوبوس درباره چه مسائلی صحبت میکنند. ایدههای بسیاری از این حرفها به دست خواهید آورد. شما نمیتوانید گزینههای الهامبخشی که در دنیای واقعی وجود دارد را با پشت میز نشینی کسب کنید.
۲. با موارد الهامبخش کار کنید و ایده بگیرید:
همه ما راز و رمزهای خودمان را برای ایجاد یک پروسه خلاقانه داریم. اما بهترین کار این است که کتاب بخرید، به موسیقی گوش کنید، فیلم ببینید، کت چرمی بپوشید و از ایدههای موجود در اطرافتان غافل نشوید. گاهی اوقات بهتر است از یک فرد یا رویداد خلاقانه ایده بگیرید. ببینید آنها در چه جهتی حرکت میکنند و کجاها را کاوش مینمایند. وقتی ایدهای ندارید با افرادی که میشناسید صحبت کنید. از ایدههای الهامبخششان کمک بگیرید.
۳. سری به کتابفروشیها بزنید:
این روزها خیلی از افراد سرشان به گوشیهایی است که قابلیتهای زیادی دارد و از مطالعه کردن دور شدهاند. کتابفروشیها همانند مکانی هستند که ایدههای مختلفی در آنها انباشته شده است. جلد کتابها همانند پوستر عمل میکنند و نظر شما را در نگاه اول به خود جلب مینمایند. صفحات کتابها غنی از اطلاعات ارزشمندند. اگر میخواهید کارهای خلاقانهای انجام دهید باید سری به کتابفروشیها بزنید.
در کتابفروشیها میتوانید طرحهای موفق و طرحهای شکست خورده زیادی ببینید. اگر جلد کتاب نظرتان را به خود جلب کرد و توانست شما را به خواندن باقی ماجرا ترغیب کند پس میتوانید بگویید که این طراحی یک طراحی موفقیت آمیز بوده است. به کمک این طراحیهاست که افراد میتوانند داستانی که داخل کتابها جریان دارد را درک کنند و برای خواندنش شوق و علاقه خاصی از خود نشان دهند.
۴. به خرید بروید:
در صنعت ما مشتری پادشاه است و حرف اول و آخر را میزند. پس با آنها همانند یک پادشاه رفتار کنید. سری به سوپرمارکتها، بازارها و دپارتمانهای فروش بزنید. ببینید افراد با محصولاتی که جلوی رویشان قرار گرفته چه رفتاری دارند، چگونه با تبلیغات رفتار میکنند و چگونه خرید مینمایند. اجازه دهید چشمتان مثل یک ذرهبین عمل کند و الگوهای مختلف را به خود جذب نماید.
پترنها، فونتها و متنهای مختلفی که میبینید را خوب بررسی کنید. ببینید این طراحیها چگونه با شما سخن میگویند. میخواهید شرکتتان را دوباره برندسازی کنید؟ در حوزه مایع دستشویی فعال هستید؟ سری به یک شیمیدان بزنید و ببینید در قفسههای جلوی او چه چیزهایی میبینید؟ فرضیات و رفتارهای موجود را واکاوی کنید و رمزگشایی نمایید.
اگر ممکن بود از موقعیت موجود عکس بگیرید، چیزی بخرید و زمانی که دوباره سر میزتان نشستید، آنها را روی تخته کاریتان بچسبانید و همه اطلاعاتی که به دست آورید را تجزیه و تحلیل نمایید. چه چیزی از این اطلاعات میفهمید؟ مشتریانتان در بازار چه رفتاری دارند؟ چه طرحهایی را بیشتر میپسندند؟
۵. بدوید:
دویدن به شما کمک میکند خلاقتر از قبل باشید و بهتر فکر کنید. اگرچه انجام تمرینات ورزشی مزایای زیادی برای شما دارد و میتواند در کاهش وزن موثر باشد اما بیشتر اوقات جنبه روحی و روانی آن نادیده گرفته میشود. وقتی میدوید با صحنههای مختلفی روبرو میشوید، میتوانید در ذهنتان کارهایی که کردهاید را مرور کنید و مسیرهای طراحی جدیدی برای خودتان باز کنید.
همه این اتفاقات بدون حضور لپتاپ رخ میدهد. دویدن به شما یاد میدهد ثابت قدم و صبور باشید، ایدههای عالی کسب کنید، زمانبندی نمایید و به خودتان انگیزه بدهید. همه این صفات در صنعت ما ضروری هستند. ایدههای خوب از طرف افرادی نشان داده میشود که خودشان را در چنین مسیری قرار میدهند.
۶. اجازه دهید چشمتان حرکت کند:
از ناحیه امنی که دور و برتان ایجاد کردید دربیایید و سعی کنید نکات متفاوتی را با چشم تجربه کنید. هیچ چیزی بدتر از این نیست که برای همیشه خودتان را در ناحیه امنی که دارید محبوس نمایید. به جایی بروید که بوی متفاوتی دارد، خیابانهایی را قدم بزنید که صدای متفاوتی از کوچه پس کوچههایش به گوش میرسد، رستورانی را امتحان کنید که طعم متفاوتی ارائه میکند. تجربه متفاوت داشتن به شما کمک میکند خلاقتر از قبل در مسیرتان گام بردارید. این کار مغز شما را بازتر میکند.
البته لازم نیست زیاد از منطقهتان دور شوید و سفرهای دور و درازی داشته باشید. به مقصدهایی بروید که به شما کمک میکند با کمترین هزینه بیشترین تجربهها را داشته باشید. وفتی برای همیشه در ناحیه امنتان قرار میگیرید نمیتوانید رنگها، طرحها، صداها، الگوهای تازهای ببینید. پس همین امروز دست به کار شوید و بیرون از ناحیه امنتان را هم بررسی کنید.
هر شهر و هر خیابانی داستان خاص خودش را دارد. پس سعی کنید از این داستانها در طراحیهایتان بهره ببرید. سفر کردن اگرچه همیشه ارزان نیست اما به شما کمک میکند کولهباری از تجربیات مختلف را با خود به همراه بیاورید.
۷. در موردش فکر نکنید:
شاید شنیدن این جمله کمی برایتان عجیب باشد اما گاهی اوقات بلند شدن از روی صندلی و خارج شدن از محیط کاری بهترین روش برای افزایش تفکر خلاقانه است. برخی از مواقع فکر نکردن به موضوع خودش بهترین راه برای جذب ایدههای خلاقانه است. وقتی سرتان با پروژههای مختلف شلوغ میشود کمی به خودتان استراحت بدهید. زیاد ناراحت نباشید و فقط اجازه دهید کارها خودشان یکی پس از دیگری رخ دهند.
به نظر شما چه اقدامات و فعالیتهای دیگری می توان برای افزایش خلاقیت انجام داد برای ما درباره این موارد در بخش نظرات وبلاگ آژانس تبلیغاتی کروشه بنویسید.
منبع : creativebloq