نسخه آزمایشی!

تدوین، نیروی خلاقه واقعیت سینمایی است

تست

فهرست مطالب

قرار شده از این پس، شروع به ثبت و نگارش خاطرات و تجربیاتی که در طول نزدیک به دو دهه فعالیت در ساخت آگهی‌های تلویزیونی داشته‌ام، بپردازم. بدون شک هر کدام از این کارها، تجربه‌های ارزشمندی برای من به همراه داشته‌اند؛ حتی ناموفق‌ترین‌هایشان.

پس شاید بد نباشد برای شروع، به ابتدا بازگردم. سال ۱۳۸۰، شروع جدی و رسمی فعالیت من به عنوان کارگردان آگهی‌های تبلیغاتی بود. پیش‌تر از آن پنج سالی بود که به کار تدوین اشتغال داشتم و تعداد قابل توجهی برنامه‌ و مجموعه‌های تلویزیونی و همین‌طور نزدیک به دویست آگهی را تدوین کرده بودم. بر این اعتقاد هستم تدوین‌گر، یعنی کارگردان دوم کار. چرا که او، مسئولیت نظم‌دادن به تصاویر را برعهده دارد و به اندیشه‌های کارگردان شکل می‌دهد.

یک تدوین خوب می‌تواند یک کار بد را به اثری قابل‌ تحمل و حتی متوسط بدل سازد، در حالی‌که یک تدوین بد می‌تواند کاری خوب را تا حد اثری متوسط تنزل دهد. معمولا در بین اهل فن، تدوین‌گران بیشترین پتانسیل را برای کارگردانی دارند و چه در ایران و چه در جهان، تدوین‌گرانی که کارگردانی کرده‌اند، حاصل کارشان در مقایسه با سایر همکاران در رشته‌های دیگر، قابل قبول‌تر بوده. چرا که این عده معمولا ریتم را خوب می‌شناسند و از اهمیت آن به خوبی آگاه هستند و خوب می‌دانیم که مسئله ریتم و زمان در آگهی تلویزیونی، نکته‌ای بسیار حیاتی و مهم است.

 

برای نمونه در سینمای جهان می‌توان به رابرت وایز و دیوید لین اشاره کرد که هر دو، قبل از شروع کارگردانی، به عنوان تدوین‌گر فعالیت می‌کرده‌اند. وسولود پودوفکین، کارگردان سرشناس سینمای شوروی سابق درباره اهمیت تدوین می‌گوید: «تدوین، نیروی خلاقه واقعیت سینمایی است».

بیشتر بخوانید:  با دست‌های خالی

 

سال هشتاد من به عنوان تدوین‌گر در موسسه فرهنگی هنری روایت هنر، با مدیریت محمدباقر نجف‌اوشانی مشغول به فعالیت بودم. تقریبا تیم تولیدی که آن سال در آن‌جا مستقر بودند، به دلایلی از مجموعه جدا شده بودند و تنها من و دو سه نفر دیگر باقی مانده بودیم. اولین آگهی که در شرایط جدید، قرار شد تولید شود مربوط به «نمایندگی مجاز شماره ۱۱۷ دوو» بود. برای ساخت این آگهی، از دوستی دعوت به همکاری شد که خارج از موسسه به فعالیت مشغول بود، ولی تجربه بالایی در ساخت آگهی نداشت. حاصل کار متاسفانه قابل توجه نبود و بیشتر با یک فیلم کوتاه روبرو بودیم تا یک آگهی تبلیغاتی.

برای همین اوشانی از من خواست تا اگر کسی را می‌شناسم که هم کارش خوب باشد و هم دستمزدش ارزان و مناسب باشد، به او معرفی کنم. من احساس کردم فرصتی طلایی نصیبم شده که باید از آن نهایت استفاده را ببرم، بنابراین به اوشانی گفتم «من می‌خواستم خودم را به شما پیشنهاد کنم!» اوشانی متعجب به من نگاه کرد. من به او توضیح دادم با توجه به چند سال تجربه در زمینه تدوین، مخصوصا تدوین بیش از ۲۰۰ آگهی تلویزیونی و کار در کنار کارگردان‌های مختلف، این توانایی را در خودم می‌بینم که این کار را انجام دهم. خوشبختانه اوشانی استقبال کرد و گفت که همین آگهی را دوباره بساز. برای فیلمبرداری به سراغ امین جعفری، دوست و همکار قدیمی رفتم که پذیرفت. جالب است بگویم که کل عوامل تولید این آگهی، با خود من، سه نفر بودیم؛ من، فیلمبردار و مدیر تولید! حتی یک دستیار هم نداشتیم. هیچ‌گونه تجهیزاتی هم جز یک دوربین کَنون ایکس. ال. وان. اس و سه پایه نداشتیم.

بیشتر بخوانید:  تبلیغات به مثابه‌ هنر

به طبع صحبت در مورد طراح صحنه و لباس و گریمور و وسایل حرکتی، شوخی بود! حتی در یک پلان خودم به عنوان هنرور ظاهر شدم! بازیگران هم خواهر و دختر کارفرما بودند. در نهایت کار ساخته شد و مشتری هم آن را دید و پسندید و قرار شد برود برای کد گرفتن. زمانی که مشتری به همراه اوشانی از اتاق تدوین خارج شدند، نفسی به راحتی کشیدم. چند دقیقه بعد اوشانی مجددا برگشت و روی وایت بردی که شرح پروژه‌های تولیدی در آن ثبت می‌شد، نوشت «حساب جاری همراه بانک رفاه» و یک فیلمنامه به دست من داد و گفت آماده شوید که این را بسازید و از اتاق خارج شد. لبخندی بر لبانم نقش بست. اتفاقی که به دنبالش بودم، افتاده بود. اگرچه از این آگهی چندان رضایتی ندارم، چون بسیار خام بودم، ولی به هرحال برای من نقطه آغاز مسیر پرفراز و نشیب سال‌های آینده بود.

 

شناسنامه آگهی «نمایندگی مجاز شماره ۱۱۷ دوو»

کارگردان و تدوین: امید خاکپورنیا

نویسنده: محمدباقر نجف‌اوشانی

مدیر فیلمبرداری: امین جعفری

مدیر تولید: امیرعلی هرائینی

گوینده: محمدحسین باغی

تهیه شده در: موسسه فرهنگی هنری روایت هنر

این مطلب را برای دوستانتان ارسال کنید.

[انتشار آگاهی اولین قدم از خرد است]

بیشتر درباره‌ی این موضوع بدانید!

123-11
نگاهی به تبلیغات تلویزیونی در ایران قسمت پایانی بعد از ایده، به ساخت و تولید آگهی می‌رسیم. باز هم باید بگویم متاسفانه، بسیاری به کارگردانی و ساخت آگهی تلویزیونی، نگاهی جدی ندارند و بر این تصور هستند هر کسی، با...
123-10
نگاهی به تبلیغات تلویزیونی در ایران قسمت دوم با نگاهی اجمالی به آگهی‌هایی که در حال حاضر از تلویزیون در حال پخش هستند، می‌توان به سادگی دریافت که درصد قابل توجهی از این آثار، با دخالت‌های مستقیم مشتری ساخته شده‌اند....
123-9
نگاهی به تبلیغات تلویزیونی در ایران قسمت اول دیوید اُگیلوی در کتاب معروف خود “رازهای تبلیغات” می‌گوید: من تبلیغات را نه به عنوان سرگرمی یا نوعی هنر، بلکه به عنوان یک اطلاع‌رسانی می‌بینم. وقتی یک آگهی تبلیغاتی را می‌نویسم، نمی‌خواهم...
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ما از کوکی ها برای بهبود تجربه مرور شما و ارائه محتوا و تبلیغات شخصی سازی شده استفاده می کنیم. با ادامه استفاده از وب سایت ما، با استفاده از کوکی ها مطابق با خط مشی کوکی ما موافقت می کنید.