بازاریابی محتوا عبارت است از تولید و به اشتراک گذاری رایگان محتوای ارزشمند برای جلب نظر مخاطب و تبدیل او به مشتری و سپس تبدیل مشتری به خریدار دائمی.
کپی رایتینگ عبارت است از روشی برای جلب نظر مخاطب و انجام یک کار خاص. مثلا خرید محصول، عضویت در خبرنامه، ثبت نام در یک گروه، یا برقراری تماس برای دریافت اطلاعات بیشتر.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟ را در شرکت تبلیغاتی کروشه مطالعه کنید.
بازاریابی محتوا شامل تولید مقاله، پادکست و ایمیل های آموزشی است.
کپی رایتینگ شامل صفحات فروش، متن تبلیغاتی و ایمیل های تبلیغاتی است.
پس در نگاه اول، ما در مورد دو موضوع کاملا متفاوت داریم صحبت می کنیم. این برداشت تا حدود زیادی درست است و واقعا هم این دو، تخصص های مختلفی نیاز دارند. ولی در عمل و از نگاه کسب و کار ما، این دو کاملا به هم وابسته هستند.
تولید محتوا بدون کپی رایتینگ مساوی است با هدر دادن محتوای ارزشمند.
مثلا شما محتوایی تولید می کنید که تیتر آن ضعیف است یا تیتر آن بیش از حد هوشمندانه است. یا محتوایی تولید می کنید که بدون بررسی نیاز واقعی مخاطب تولید شده. یا محتوای تولید شده باعث افزایش اعتماد مخاطب به شما نمیشه. یا در نهایت خواننده محتوا نمی دونه حالا باید چیکار کنه! این ها همه مثال هایی از تولید محتوا بدون در نظر گرفتن کپی رایتینگ است.
کپی رایتینگ بدون محتوا مساوی است با هدر دادن تخصص نوشتاری.
شما بهترین کپی رایتر هم که باشید، تا محتوای شما خوب منتشر نشود، به اشتراک گذاشته نشود و موج در میان مخاطبین ایجاد نکند، بی خاصیت خواهد ماند. به همین دلیل است که یک کپی رایتر حرفه ای الزاما نمی تونه یک بلاگر موفق هم باشه چون او فقط بخشی از کار را خوب بلد است.
یا مثلا اگر یک کپی رایتر، یک متن تبلیغی عالی تولید کنه و بعد یک نفر با دید بازاریابی محتوایی این متن حرفه ای را با یک محتوای “رایگان سخاوتمندانه و عالی” ترکیب کنه، اونوقت معجزه اتفاق میافته.
راستی، محتوای “رایگان سخاوتمندانه و عالی” عبارت است از محتوایی که وقتی دارید لینک رایگان آن را در وبلاگتون قرار میدید، احساس خوبی نداشته باشید!
بنابراین، ما از دو موضوع متفاوت ولی ۱۰۰% وابسته به هم صحبت می کنیم.
نظر شخصی من این است که معمولا نویسندگان و مدیران وب سایتها، تولید کنندگان محتوای خوبی هستیم ولی الزاما همه ما کپی رایترهای خوبی نیستیم چرا که دو موضوع کاملا جدا هستند و هر کسی می تونه در یکی از این دو متخصص باشه.
ولی از نگاه کسب و کار و سازمان، تیم مدیریت محتوای ما هم باید متخصص تولید و اشتراک محتوا داشته باشه و هم متخصص کپی رایتینگ.
یک کپی رایتر دارای دانش و شم رواشناسی است و از توانایی هایی مثل NLP در یافتن راه هایی برای تحریک احساسات مخاطب استفاده می کند. او در نهایت متنی تولید می کند که به راحتی بتوان با آن روی اعصاب مخاطب بند بازی کرد و ذهن او را مدیریت کرد.
مقاله مرتبط: مزایای اصلی بازاریابی دیجیتال چیست؟
من در مطالبی که در وب سایت شخصی خودم منتشر می کنم، از نحوه عملکرد مخاطب می تونم حس کنم که آیا مطلب و تیتر من تونسته ذهن او را درگیر کنه یا نه. یکی از تیترهایی که بیشترین انتقادها را به من وارد کرد در وب سایت من این بود:
چگونه سر کارفرمای خود شیره بمالیم و کسب و کار خودمان را شروع کنیم
شما اگر قسمت اول این جمله را حذف کنید، تیتری خواهد شد شبیه همه تیترهای دیگر که در مورد کارآفرینی و نحوه ایجاد کسب و کار شخصی صحبت می کنه و احتمالا خیلی ها آن را نادیده می گرفتند. ولی با اضافه شدن یک جمله تحریک کننده در اول آن، بسیار مورد توجه قرار گرفت. یعنی ترکیبی از کپی رایتینگ و تولید محتوا دست به دست هم باعث اثربخشی بیشتر محتوا شد.
نویسنده محمود بشاش
