خط مونتاژ، انقلابی را در خلاقیت و بهره وری ایجاد کرد. به جای اینکه یک کارگر یا تیم کوچک تمامی مراحل را برای ایجاد محصول انجام دهد، هر فرد که در زمینه ای متخصص است کار خود را انجام می داد و آن را به خط بعدی ارسال می نمود. خط مونتاژ ابداع و نوآوری بزرگی برای تولید کنندگان محسوب می شد. اگرچه خط مونتاژ برای تولید مواردی همچون خودروها و رایانه ها مفید است اما برخی از تلاش ها هنگامی که وظایف به صورت کامپیوتری انجام می شود از این شرایط رنج می برند. برخی از فرایندها زمانی مفید و موثر خواهند بود که تلاش ها به صورت مشارکتی و همکاری انجام شود.
یکی از این تمرینات، ایجاد طراحی خوب و عالی است. اغلب، افرادی که ایده ای در سر دارند به سراغ طراحان می روند. بعد از اینکه طراح کار خود را تکمیل کرد، این کار به کپی رایتر ارسال می شود. همانطور که می دانید کپی رایترها می توانند کلمات را کنار هم قرار دهند و پیام موجود را از همین طریق در اختیار افراد بگذارند. کاری که توسط کپی رایتر انجام شده است دوباره به فرایندهای مختلف باز می گردد تا قبل از تایید نهایی تغییرات مورد نیاز روی آن اعمال شود. با اینکه چنین رویکردی در مونتاژ خلاقانه می تواند نتایجی را ایجاد کند اما کار قدرتمند و مستحکم زمانی حاصل می شود که تبادل ایده ها در آغاز پروژه و مراحل اجرای آن انجام شود.
زمانی که می گوییم طراحی با همکاری طراحان و کپی رایترها بسیار قدرتمندتر خواهد بود دلیل علمی برای آن داریم. طراح از سمت راست نیمکره مغز استفاده می کند. این قسمت از مغز مسئول تفکر خلاقانه، تفسیر رنگ ها، تشخیص تصاویر و نمایش احساسات است. نوشتن نیز از نیمکره سمت چپ مغز استفاده می کند که مسئول زبان، منطق و تفکر منطقی است. زمانی که طراح و کپی رایتر به همراه هم کار می کنند پتانسیل موفقیت محصول نهایی افزایش پیدا می کند.
شغل کپی رایتر و طراح بسیار شبیه هم است. آن ها سازنده کارهای خود هستند. مفاهیم و ایده های پیچیده ای را می سازند که می تواند معنا را در همان لحظه به مخاطب منتقل کند. واقعیت این است که یک نفر این کار را به کمک تصاویر انجام می دهد و فرد دیگر برای بیان مفاهیم مدنظر خود از کلمات بهره می برد. آن ها بسیار شبیه هم هستند و روح خلاقانه ای دارند که می توانند توانایی هایشان را به هنگام همکاری با هم تقویت کنند.
پیشنهاد ما به شما مقاله ۵ اشتباه کپی رایترها مراقب باشید مرتکب نشوید
یکی از مشکلاتی که به هنگام خلاق بودن ایجاد می شود این است که همه ماها دوست داریم ایده ها و اعتباری برای خلاقیت خود داشته باشیم به خصوص اگر ایده های ما عالی باشد. اما به خاطر داشته باشید که بهترین ایده ها از کار در سیلوها به دست نمی اید. یک کارگردان هنری یا کپی رایتر خوب می تواند قدرت ایده های خود را با همپوشانی مجموعه مهارت هایش با مهارت های سایر افراد تقویت کند. اگر این افراد بتوانند همکاری خوب و نزدیکی با هم داشته باشند می توانند قدرت ایده های یکدیگر را تقویت نمایند.
البته باید به خاطر داشته باشید که همکاری کپی رایترها و طراحان همیشه هم آسان نیست. هنرمندان و نویسندگان دوست دارند به تنهایی کار کنند. به همین خاطر این موضوع می تواند آن ها را بیشتر از قبل آسیب پذیر سازد. همکاری با یک فرد دیگر به معنای داشتن شریکی است که بتواند از شما پشتیبانی کند. همکاری طراحان و کپی رایترها در مراحل اولیه باعث ایجاد یک مشارکت ارزشمند می شود. ایده ها ، سوالات و استراتژی ها در مراحل اولیه کار به بحث گذاشته می شود و می تواند به یافتن مشکلات احتمالی در همین مراحل کمک کند. همچنین این موضوع باعث می شود تغییرات مورد نیاز در دقایق نهایی کمتر شود یا حذف گردد.
خوب حالا سوال اینجاست که چگونه می توان بیشترین استفاده را از همکاری و مشارکت طراح و کپی رایتر داشت؟ توصیه های زیر در این مسیر به شما کمک می کند. تیم عالی کپی رایتر و طراح از تاکتیک های زیر برای ایجاد طراحی قوی تر و بهتر استفاده خواهد کرد.
- عقاید و نظرات خود را به طور واضح و روشن بیان کنید: قبل از اینکه بخواهید با طرف مقابل خود حرف بزنید در مورد چیزهایی که قرار است بگویید خوب فکر کنید. حتی اگر می خواهید احساسات یا عقاید مبهم خود در مورد رنگ ها را بیان کنید که توصیف و تعریف آن ها دشوار است باز هم باید کلمات و جملات خود را با دقت انتخاب کنید. چیزی که می گویید می تواند مسیر کامل پروژه را شکل ببخشد و آن را تعریف کند.
- با دقت گوش دهید: توجه کاملی به سخنان طرف مقابل خود داشته باشید در غیر اینصورت قادر نخواهید جزییات مهم را درک کنید یا دچار سوء تفاهم خواهید شد. ممکن است شریک شما چیزی را بگوید که بسیار الهام بخش است. اگر خوب گوش نکنید ممکن است این نکات را از دست بدهید.
- سوال بپرسید: مرزهای پروژه خود را کاوش کنید و با پرسیدن سوالات خوب پارامترهای موجود را تنگ تر کنید. چیزهایی که متوجه نشدید را بپرسید. ممکن است با نکات مهمی روبرو شوید که در خلاصه طراحی نیامده اما درک آن بسیار مهم است. پرسیدن سوال در ابتدای پروژه می تواند شما را به یک پایان موفقیت آمیز سوق دهد.
- ایده های جدید را با آغوش باز بپذیرید: قبل از اینکه جلسات طوفان فکری را با همکاران خود برگزار کنید، ذهنتان را برای درک و پذیرش مفاهیم جدید نبندید. اگر بیش از حد بر روی یک ایده خوب تمرکز کنید قادر نخواهید بود ایده های عالی را شناسایی نمایید. ذهن خود را باز کنید، به ایده های افراد هم تیمی تان گوش فرا دهید و اجازه دهید ذهنتان احتمالات را کاوش کند.
- با جریان کاری خود را هماهنگ کنید: زمانی که طراح و کپی رایتر در یک مفهومی با هم ارتباط برقرار می کنند می توانند جریان خلاقیت را ایجاد نمایند. جریان زمانی رخ می دهد که شما بر روی پروژه تمرکز می کنید و گذر زمان را از دست می دهید. در چنین شرایطی، جملات و کلمات عالی بر روی صفحه جاری می شود و طراحی زیبا و مناسبی برای آن ایجاد می گردد. شما هرگز نخواهید دانست که جریان خلاقیت چه زمانی رخ داده است اما قادر خواهید بود از این جریان برای یافتن بهترین ایده ها استفاده کنید.
در یک نگاه ممکن است چنین به نظر برسد که رویکرد خط مونتاژ برای تمامی پروژه ها مناسب است اما همیشه چنین نیست. در کارهای خلاقانه، همکاری و کار تیمی کلید موفقیت محسوب می شود. زمانی که ما در آژانس دیجیتال مارکتینگ به همراه همدیگر کار می کنیم می توانیم از تخصص ها و ایده های موجود در در کمپین های تبلیغاتی خلاقانه استفاده کنیم و محیطی را بسازیم که در آن ایده های ناب و استثنایی به پرواز در می آید.
برای بهینه شدن جلسات طوفان فکری این مقاله را از دست ندهید