هر فردی می تواند در هر شکلی از هنر تخصص و مهارت پیدا کند. شما باید در ابتدا ابزارها و فرایندهایی که برای هر کار هنری نیاز دارید را درک کنید. طراحی گرافیک نیز از این قاعده مستثنی نیست و باید در ابتدا ابزارهایی که برای طراحی به کار می رود را شناسایی کنید.
اگر عنصری از طراحی گرافیکی( خط، رنگ، بافت و شکل) جزو مواد تشکیل دهنده و اصول طراحی به عنوان رسمی در نظر گرفته شوند می توانید به چیدمان و ترکیب به عنوان بشقاب نهایی و آماده شده فکر کنید. قطعا این سرآشپز است که همه چیز را با هم ترکیب می کند و یک گزینه نهایی عالی در اختیار افراد می گذارد.
شما باید مواد تشکیل دهنده را به شیوه ای ترکیب و مرتب کنید که بتواند عناصر داخلی را برجسته نماید، پیامی که دارید را به زیبایی منتقل سازد و یک طرح نهایی زیبا در اختیار افراد بگذارد. به کمک صرف زمان و با کمی دقت می توان یک تجربه عالی ایجاد کرد.
در این مقاله قصد داریم در مورد روش های متعددی که می توانید به کمک آن ها طرح خود را سازماندهی کنید و اثرات این روش ها بر روی یک کار هنری عالی صحبت نماییم.
شبکه ( grid ):
بیشتر طراحان از یک گرید نامرئی که در تمامی طرح هایشان می بینند استفاده می کنند. در طراحی های مدرن وب، استفاده از گریدهای تمیز و خطوط آن متداول تر شده و غیر قابل اجتناب است. دلایل محکمی برای این امر وجود دارد: گرید یا همان شبکه به طرح های شما حالت تمیز تری می بخشد، ان را موثرتر می سازد و انطباق قسمت های مختلف را ساده تر می سازد.
گرید نه تنها به طرح سازمان می بخشد بلکه می تواند فرآیند ایجاد طرح را هم ساده تر سازد. فرض کنید می خواهید پوستری برای سخنرانی های خود ایجاد کنید. یک گرید مستحکم ایجاد می کنید و اگر تاریخ، زمان، تصویر و همه رنگ ها تغییر کند، طرح اولیه تان مرتبط باقی خواهد ماند. در این شرایط می توانید در زمان اندک مواردی که باید تغییر کند را به روز نمایید و ثبات و پایداری طرح را حفظ کنید.
گریدهای اصلی به شما کمک می کند به هنگام کار با تیم یک نقشه راه خوب داشته باشید. هر طراحی در این شرایط می تواند بر روی طرح سایر افراد کار کند و گریدها را دنبال نماید.
تاکید و مقیاس:
چشم معمولا به مکانی برای استراحت و چیزی برای جذب شدن نیاز دارد در غیر اینصورت نگاهی به گذرا به طرح می اندازد و رد می شود.
فرض کنید می خواهید از مادر خود یک عکس بگیرید. هدف شما جلب توجه افراد به لحظات و لذتی است که از جمع شدن در کنار خانواده می برید و دوست دارید مرکز کانونی تصویر مادرتان باشد. برای اینکه به دیگران نشان دهید مادرتان نقطه کانونی طرح است، باید از تاکید و مقیاس استفاده کنید. می توانید او را به طور برجسته در تصویر قرار دهید و مطمئن شوید او بزرگ ترین مورد در تصویر است. می توانید با تار کردن پس زمینه او را برجسته تر نمایید. شناخت نقطه کانونی در طرح به چشم اجازه می دهد ترکیب و طرح را به خوبی دنبال کند و ساختار آن را تشخیص دهد و در نهایت باعث ایجاد یک سری سلسله مراتب خوب در طرح می شود.
در طراحی بالا نقطه کانونی یک کیک زیبا و جذاب است. چشم در این شرایط می تواند به سمت کیک برود و سپس باقی بافت را مطالعه نماید.
تعادل:
همه چیز در زندگی به دنبال ایجاد تعادل خواهد بود. طراحی نیز از این قاعده مستثنی نیست. طراحان باید به طور مداوم بر روی عناصر مختلف کار کنند تا بتوانند هارمونی خوبی در طراحی های خود بیابند. مجموعه ای از مقیاس ها را در هر طرح فرض کنید و مطمئن شوید این مقیاس ها را در عناصر خود نادیده نمی گیرید.
طراحی سایت بالا اینکار را به کمک انواع بزرگی از عناصر به کمک پاراگراف هایی با اندازه کوچک تر و معادل تر ترکیب کرده است. به خاطر داشته باشید که در مورد ترکیب، فضای سفید یا فضای منفی نیز یک عنصر محسوب می شود. فضای سفید به چشم اجازه می دهد مسیری برای دنبال کردن در داخل طرح داشته باشد. به هر عنصر در صفحه فضای یکسانی را برای نفس کشیدن بدهید و تعادل بین فضاهای مثبت و منفی را ایجاد کنید. می توانید ببینید که در طراحی بالا حرکت عناصر چقدر به هم نزدیک است و همین امر باعث عدم موفقیت طرح شده است.
قانون سه بخش:
اجتناب از این قانون امکان پذیر نیست. این یک راهنمای بنیادی است که می تواند کار را ساده تر و موثرتر سازد و همانند یک تقلب است.
طرح خود را به سه ردیف و سه ستون تقسیم بندی کنید. نقاطی که خطوط عمودی و افقی همدیگر را ملاقات می کنند یک راهنمای طبیعی برای جایی که باید اشیا و عناصر پشتیبان قرار گیرد ایجاد می کند. اگر نمی توانید در طرح خود تعادل خوبی ایجاد کنید از قانون سه بخش استفاده کنید. برای یک مثال واضح تر می توانید به عکس ها نگاه کنید. در مثال بالا نقطه کانونی به خوبی با گرید ایجاد شده توسط قانون سه بخش همتراز شده است. اگر درختان به طور افقی قرار می گرفت و کوه ها به طور مستقیم در حالت عمودی گنجانده می شد، این ترکیب هرگز جذابیت اکنونش را نداشت.
قانون موارد غیر عادی:
قانون موارد غیر عادی بیان می کند ترکیب های جذاب و سرگرم کننده اغلب به صورت فرد در فورگراند دارند و بیشترشان از سه عنصر استفاده می کنند. دو عنصر خارج ، هر دو نقطه کانونی را در مرکز طرح متعادل می سازند و ایجاد یک تعادل ساده و در عین حال طبیعی را ممکن می سازند. این موضوع در مورد طراحی لوگو نیز صدق می کند جایی که نشانه های مرکزی ممکن است در هر دو طرف قرار گیرد و نام شرکت نیز در آن گنجانده شود.
قدرت یک طرح با ترکیب عالی:
این مقاله تنها مروری بر روی روش های مختلفی بود که طراح می تواند به کمک آن طراحی را شکل بدهد و تاثیر خوبی بر روی بیننده داشته باشد. همانند همیشه باید به خاطر داشته باشید که می توان چنین قوانینی را نقض کرد. اما زمانی که این قوانین را درک کردید و در طرح های خود به کار بردید، می توانید طرح هایتان را تقویت کنید و بهبود ببخشید.
