۱۰قانون طلایی برای طراحی لوگو از دیدگاه متخصصین برندینگ [قسمت اول]

لوگو نماد و معرف برند است که معمولا قضاوت اولیه مشتریان بر اساس آن صورت می گیرد، به همین دلیل طراحی لوگوی خلاقانه از اهمیت زیادی برخوردار است.
طراحی یک لوگوی بی نقص نیازمند مهارت های پیچیده ی طراحی، نگرش خلاقانه، پشت کار و مهارت های متعدد دیگر است. هر طراح لوگو می تواند برای یک هدف خاص لوگو طراحی کند، اما این که یک نفر بخواهد تمامی اهداف و زمینه های مورد نظر را تنها در یک لوگو به کار بگیرد نیازمند وقت و مهارت زیادی است.

گرچه طراحی لوگو زیر مجموعه ی کوچکی از دنیای برندینگ است، اما لوگو و مارکِ یک برند به عنوان یک نقطه مرکزی برای بیشتر طرح های دنیای برندینگ شناخته می شود.

در این مقاله قصد داریم توصیه هایی از متخصصین دنیای برندینگ را مطرح کنیم که با راهنمایی های آن ها بهترین لوگو و طرح را برای محصول یا برند خود تولید کنیم.
در ابتدا ده قانون طلایی از متخصص معروف David Airey را عنوان می کنیم و سپس هر کدام از آن ها را با جزئیات توضیح می دهیم: پژوهش و استراتژی، فن نوشته ها (تایپوگرافی)، شکل و نمادگرایی، تئوری رنگ ها و در نهایت استفاده از طرح لوگو.

۱۰ قانون طلایی David Airey برای طراحی لوگو

هنگام فکر کردن به شخصی که زندگی مان را تحت تاثیر قرار داده است، قطعا ویژگی های ظاهری او را در ذهن خود مجسم می کنیم. همین اتفاق در رابطه با برندهایی که از محصولات شان بیشتر استفاده می کنیم نیز رخ می دهد، به این صورت که می توانیم به آسانی لوگو و نماد برند را با فکر کردن به تجربه هایی که از خرید محصولات، خود کمپانی و خدمات آن ها داشتیم در ذهن مان مجسم کنیم.
در گذشته تعداد کمی از شرکت ها محصولات و خدمات خاص خود را به مردم ارائه می دادند، اما امروزه برای اکثر محصولات و خدمات صدها و گاهی هزاران شرکت و خدمات دهنده مشابه وجود دارد که هر کدام به نوعی سعی می کنند توجه مردم را به خود جلب نمایند و تعداد مشتریان خود را افزایش دهند. این مسئله سبب می شود تا برند ها در صدد متفاوت ساختن خود از سایر برند ها باشند و بالا تر از همه بایستند.

این تفاوت تنها با طرح و لوگوی خاص یک برند که در واقع هویت برند را نشان می دهد امکان پذیر می شود. این لوگو شامل چندین مشخصه است که همگی با هم تصویری خاص را در ذهن ما تشکیل می دهند. بسته به نوع شرکت، این هویت می تواند شامل یونیفرم های خاص، طراحی بر روی ماشین ها، کارت های تجاری، بسته بندی خاص محصولات، عکاسی و تصاویر خاص، ماگ های قهوه، تبلیغات بر روی بیلبورد و موارد زیاد دیگری باشد.
“هنگامی که به چیزی نگاه می کنیم، اول از همه توضیحات آن را نمی خوانیم. ابتدا به شکل و رنگ های آن نگاه می کنیم. اگر توجه ما به این موارد جلب شد، سپس آن را می خوانیم”

_David Airey

اینکه ما هنگام نگاه کردن به محصول، مجله، کاتالوگ و… ، همان ابتدا توضیحات آن‌ها را نمی‌خوانیم و اول از همه به شکل و رنگ آن‌ها توجه می کنیم و اگر توجه ما را به خود جلب کرد سپس توضیحات را می خوانیم، مسئله ی حائز اهمیتی است. در تمام موارد، بدون در نظر گرفتن شرکت مربوطه، لوگو یک مشخصه ی کوچک اما بسیار حیاتی برای موفقیت برند است.

کار یک طراح یا شرکت طراحی لوگو این است که ذات و اصل یک برند را به واسطه ی شکل ها و رنگ ها در داخل یک نماد بگنجاند. زیرا ظاهر یک برند و محصول، نقش حیاتی را در شکل گیری رابطه ای در مغز مبنی بر تجربه و کسی (برند) که این تجربه را به ما می دهد، ایفا می کند. در واقع یک برند به منزله ی چهره ی کسانی است که آن ها را دوست داریم.

هنگامی که یک لوگوی بی نقص با یک محصول عالی ترکیب شود و مدت زمان مشخصی در این عرصه باقی بماند، این لوگو می تواند به یک دارایی بدون قیمت برای یک برند تبدیل شود. آرم تایید موجود در لوگوی Nike، خمیدگی های طلایی در لوگوی مک دونالد، مرد میشلین، ستاره ی سه سر مرسدس بنز، نماد Woolmark و … تنها چند نمونه از لوگوی برند های موفق هستند. این برند ها امروزه در همه جا یافت می شوند؟ اما دلیل موفقیت آن ها چیست؟ چگونه یک لوگو باعث می شود تا یک برند به موفقیت موارد ذکر شده برسد؟ چند ویژگی همگانی و جهانی برای موفقیت یک لوگو وجود دارد که در ادامه به ۱۰ مورد از آن ها اشاره می کنیم.

۱- طرح اولیه را پایه گذاری کنیم

یکی از جالب ترین قسمت های طراح لوگو بودن، این است که با انجام هر پروژه چیزهای جدیدی یاد می گیرد. زیرا هر مشتری با مشتری دیگر، و هر برند با برند دیگر متفاوت است و در هر پروژه نکته جدیدی برای یادگیری وجود دارد، حتی اگر کار آن ها یکسان باشد، هر انسانی شغل خود را به شیوه ی متفاوتی از دیگری انجام می دهد.

برای این که بتوانیم رضایت مشتری را برای طرح لوگو جذب کنیم، باید از او سوال های به جا و مناسب بپرسیم: چرا این جا هستید؟ شغل شما چیست؟ به چه نحوی شغل تان را انجام می دهید؟ چه چیزی شما را متفاوت از سایرین می کند؟ برای چه چیزی این جا هستید؟ چه چیزی برای شما بیشترین ارزش را دارد؟
ممکن است این سوال ها سر راست باشند، اما پاسخ دادن به آن ها چالش برانگیز خواهد بود و منجر به سوالات بیشتری در خصوص تجارت مشتری خواهد شد. نتایجی که از این مرحله از کار می گیریم منجر به شناخت محتمل ترین طرح برای مشتری خواهد شد.

۲- قدر اسکچ پد (نرم افزاری مبتنی بر هندسه و طراحی) خود را بدانیم

استفاده از اسکچ پد فرصت بسیار خوبی است تا به چشم ها کمی استراحت دهیم و از نور زیادی که دائما از تلفن همراه به چشم ها می رسد دوری کنیم. زمانی که تلفن همراه را کنار می گذاریم، در واقع می توانیم بهتر بر روی طرح لوگو تمرکز کنیم و با قرار دادن تمام نیروی مغز بر روی طرح، یک لوگوی خلاقانه و خاص را طراحی کنیم. اگر نیمه شب ایده ی خوبی به ذهن مان رسید و از خواب پریدیم، می توانیم طرح خود را روی کاغذی که کنار تخت قرار دارد پیاده کنیم. استفاده از اسکچ نیز این فرصت را به ما می دهد تا اَشکال مورد نظر را درست در جای خود قرار دهیمو سپس سر فرصت علائم و نشانه ها را تبدیل به ارقام کنیم.
هنگام توصیف ایده ی خود برای مشتری، به جای توصیف اعداد و ارقام، بهتر است که اول یک یا دو نمونه از طرح های خود را به او نشان دهیم تا تجسم طرح نهایی برای مشتری آسان تر شود. اما لازم نیست تمام ایده های خود را به صورت کامل توضیح دهیم، بلکه گلچین کردن بهترین ایده ها برای توصیف طرح کافی است.

ادامه دارد …